سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2719194

  بازدید امروز : 26

  بازدید دیروز : 98

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
هرکس دانش را برای غیر خدا فرا گیرد یا با آن غیر خدا را اراده کند، جایگاهش را در آتش تدارک کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 91/3/7::: ساعت 9:16 صبح

لطفا در مورد حیات طیبه توضیح دهید؟

در قرآن کریم «حیات طیبه» تنها در یک سوره آمده است. آنجا که می فرماید: «مَن عَمِلَ صالحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ هُوَ مؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حیوةً طَیّبةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانُوا یَعمَلونَ؛[1] هر کس عمل صالح انجام دهد، در حالی که مومن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می بخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد» توضیح مختصری در مورد عمل صالح که در آیه به آن اشاره شده است خواهیم داشت. عمل صالح آن چنان مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که تمام فعالیت های مثبت و مفید و سازنده را در همة‌ زمینه های علمی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و نظامی و مانند آن شامل می شود.
از اختراع دانشمندی که برای کمک به انسان ها سال ها زحمت کشیده گرفته، تا مجاهدت های شهید جان بر کفی که در صحنة مبارزة حق و باطل آخرین قطره های خون خود را نثار می کند و از درد و رنجی که مادر با ایمانی به هنگام آوردن نوزاد و سپس برای تربیت او متحمل می شود گرفته، تا زحماتی که دانشمندان برای نوشتن کتاب های پرارجشان می کشند، همه را فرا می گیرد. از بزرگترین کارها همچون رسالت انبیاء تا کوچکترین برنامه ها همچون کنار زدن یک سنگ کوچک از وسط جاده همه در این مفهوم وسیع جمع است.در حدیثی از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می خوانیم:
«اذا مات ابن آدم انقطع امله الا عن ثلاث: صدقة جاریة، علم ینتفع به و ولد صالح یدعو له؛[2] هنگامی که فرزند آدم از دنیا می رود امید او از همه چیز بریده خواهد شد، مگر از سه چیز: صدقات جاریه (آثار خیری که در خدمت مردم و در راه خدا در جریان است) و علم و دانشی که مردم از آن بهره می گیرند، و فرزند صالح که برای او دعا می کند» چرا که همة‌ اینها برای خدا و در راه او هستند و رنگ ابدیت دارند و نمونة‌کوچکی از اعمال صالحه به شمار می آیند.بحث دیگر در مورد حیات طیبه این است که مفسران در معنی «حیات طیبه» (زندگی پاکیزه) تفسیر های متعددی آورده اند: بعضی آن را به معنی روزی حلال تفسیر کرده اند. بعضی به قناعت و رضا دادن به نصیب، بعضی به رزق روزانه، بعضی به عبادت توام با روزی حلال، و بعضی به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. ولی مفهوم حیات طیبه آن چنان وسیع است که همة این موارد را شامل می شود.[3] علامه طباطبایی در تفسیر گران سنگ المیزان چنین گفته است: «در جملة ... فَلَنُحیِینَّهُ حَیاةً طیّبةً» حیات، به معنای جان بخشیدن به چیزی و افاضه حیات به آن است. پس لفظ این جمله با صراحت دلالت دارد بر این که خدای تعالی مومنی را که عمل صالح کند به حیات جدیدی غیر آن حیاتی که به دیگران نیز داده زنده می کند و مقصود این نیست که حیاتش را تغییر می دهد، مثلا حیات خبیث او را مبدل به حیات طیبی می کند که اصل حیات همان حیات عمومی باشد و صفتش را تغییر دهد، زیرا اگر مقصود این بود کافی بود که بفرماید: ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 91/3/7::: ساعت 9:15 صبح

راه رسیدن به آرامش درونی چیه؟

همیشه اضطراب و نگرانى یکى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است.
آرامش یکى از گمشده‏هاى مهم بشر بوده، و به هر درى مى‏زند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ براى پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آورى کنیم خود کتاب بسیار قطورى را تشکیل مى‏دهد.
بعضى از دانشمندان مى‏گویند: به هنگام بروز بعضى از بیماری هاى واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت وبا می میرند اکثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقلیتى از آنها حقیقتا به خاطر ابتلاى به بیمارى وبا از بین مى‏روند!
به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسانها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تا کنون کتاب هاى زیادى نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنه‏هاى غم‏انگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 91/3/3::: ساعت 11:52 صبح

چرا بعضی از علما بی عمل هستند؟چرا کسی هست که می دونه اما عمل نمی کنه؟دیگران رو نهی میکنه اما خودش انجام میده؟چرا با اینکه میلش به سمت خدا هست و عالم هست.یعنی درک میکنه .اما ایمانش فقط در حد نظری هست.نه عملی.احتمالاً صرف علم رو هدف قرار داده درسته؟یعنی برای خدا نشده .درسته؟چطوری میشه ایمانش در عملش تجلی پیدا کنه؟نه فقط لقلقه ی زبان باشه.به عمل رسوندن ایمان چگونه هست؟ لطفاً مفصلاً توضیح دهید ،تا راه گشایی ارزنده باشه؟

یکى از مشکلات بیشتر انسان‏ها این است که کمتر موفق مى‏شوند به دانسته‏هاى خود عمل کنند. چرا که علم داشتن مستلزم عمل کردن نیست، و الّا ابلیس به این روز نمی افتاد. برای عمل نمودن، ایمان لازم است؛ یعنی یقین قلبی لازم است. یقین عقلی، شرط لازم برای ایمان درست داشتن است، امّا شرط کافی برای ایمان درست داشتن نیست. لذا علم را باید داشت، امّا با علم خالی کسی اهل عمل نمی شود؛ بلکه باید بعد از کسب علم، کسب ایمان کرد. ایمان است که آدمی را در تنور سوزان می برد. ایمان است که شهدای کربلا را آن گونه بی باک کرده است. ایمان است که بسیجی را وا می دارد تا قدم در میدان مین بگذارد و با شهادتش راه را برای دیگران باز کند. ایمان است که حسین فهمیده را زیر تانک می برد. اینها با هزاران خروار برهان عقلی درست شدنی نیست.
امّا ایمان را از کجا کسب کنیم؟
ایمان با دو پلّه پدید می آید. پلّه ی نخست تفکّر است و پلّه ی دوم تلقین. کسی با استدلال مؤمن نمی شود، با تلقین صرف نیز ایمان درست کمتر حاصل می شود. لذا ابتدا شخص باید مطلب حقّ را با تفّکر و استدلال عقلی بیابد؛ آنگاه با تلقین مداوم، که تکرار، یکی از شروط آن است، این مطلب عقلی به حیطه ی قلب راه یابد.
باید توجّه داشت که علم(یقین عقلی) و ایمان (یقین قلبی) دو مقوله ی جدا از هم هستند؛ امّا بین آنها نوعی رابطه وجود دارد.
ایمان، به معنی دانستن نیست؛ بلکه به معنی تسلیم شدن به دانسته ی خود است. لذا، چه بسا کسی به چیزی علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد. از همین رو خداوند متعال در مورد فرعون و اطرافیانش فرمود: « وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا ـــــ و از روى ظلم و سرکشى، آن (معجزات) را انکار کردند، در حالى که نفسشان به آن یقین داشت.» (النمل:14). ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 91/3/3::: ساعت 11:51 صبح

از شبهاتی که بین دانشجویان وجود دارد این است که لذت روابط نامشروع(دوستی با نامحرم و...) بیشتر از حلال آن است،حتی کسی که ازدواج کرده بود می گفت لذت صحبت با همسرم خیلی کمتر از صحبت با دوست دخترم است و... پاسخ چیست؟

انسان دو گونه لذت دارد؛ یک نوع، لذتهایی است که به یکی از حواس انسان تعلق دارد، که در اثر برقراری نوعی ارتباط میان یک عضو از اعضاء، با یکی از مواد خارجی حاصل می شود؛ مانند لذتی که چشم از راه دیدن، گوش از راه شنیدن، دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس می برد.
نوع دیگر لذت هایی است که با عمق روح و وجدان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تاثیر برقراری رابطه با یک ماده بیرونی حاصل نمی شود؛ مانند لذت احسان و خدمت، یا از محبوبیت و احترام و یا لذت ترک لذت!، که نه به عضو خاص تعلق دارد و نه تحت تاثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است.
لذات معنوی، از لذات مادی، هم قویتر است و هم دیرپاتر. لذت اطاعت از خداوند، برای مردم عارف حق پرست، از این گونه لذات است. عابدان عارف، بالاترین لذتها را از عبادت می برند. در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان، حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها.
باید توجه داشت که لذت و شادمانی تنها در لذت های مادی گذرا خلاصه نمی شود. لذت و شادمانی واقعی در هر چه بیشتر نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خو و خصلت های انسانی و الهی است. به گفته ارسطو: «شادمانی عبارت است از پروراندن عالی ترین صفات و خصایص انسانی.
بنابراین عوامل معنوی نیز در ایجاد لذت و شادمانی مؤثرند. گناه، لذتی زودگذر را به همراه دارد، ولی بدنبال خود عذاب وجدان و تشویش روحی می آورد؛ چرا که روح و وجدان آماده لذت بردن نمی باشند. لذت حرام و نامشروع، برای انسان سالم و طبیعی، تلخ و ناگوار است. اگر کسی ذائقه سالم داشته باشد هرگز حاضر نیست لذت های معنوی را با همه لذت های ظاهری و مادی مبادله کند.
ارضای تمایلات و خواهش های دل به هر صورت و در هر شرایط شادی آور نیست. گاه پرهیز از لذت حرام، لذت بخش تر از رسیدن و نیل به آن لذت است. چشم پوشیدن از منظره ای حرام و گوش ندادن به سخنی ناروا و حرام، گرچه سخت و دشوار و همراه با ناراحتی و فشار است، ولی شادی و لذتی درونی ایجاد می کند که قابل لمس و ادراک است.
اگر لذت ترک لذت بدانی * دگر لذت نفس لذت ندانی
آن لذتی که به دنبال خود، عذاب روح و خشم الهی و خواری معنوی را به دنبال داشته باشد در واقع درد و الم است، هر چند به ظاهر لذت است و بر عکس آن، عذاب و ناراحتی ظاهری که آرامش وجدان و خشنودی حق را به دنبال داشته باشد، در واقع باطن لذت است. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 91/3/3::: ساعت 11:48 صبح

ایمان را از کجا کسب و چگونه آنرا تقویت کنیم؟
ایمان با دو پلّه پدید می آید. پلّه ی نخست تفکّر است و پلّه ی دوم تلقین. کسی با استدلال مؤمن نمی شود، با تلقین صرف نیز ایمان درست کمتر حاصل می شود. لذا ابتدا شخص باید مطلب حقّ را با تفّکر و استدلال عقلی بیابد؛ آنگاه با تلقین مداوم، که تکرار، یکی از شروط آن است، این مطلب عقلی به حیطه ی قلب راه یابد.
باید توجّه داشت که علم(یقین عقلی) و ایمان (یقین قلبی) دو مقوله ی جدا از هم هستند؛ امّا بین آنها نوعی رابطه وجود دارد.
ایمان، به معنی دانستن نیست؛ بلکه به معنی تسلیم شدن به دانسته ی خود است. لذا، چه بسا کسی به چیزی علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد. از همین رو خداوند متعال در مورد فرعون و اطرافیانش فرمود: « وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا ـــــ و از روى ظلم و سرکشى، آن (معجزات) را انکار کردند، در حالى که نفسشان به آن یقین داشت.» (النمل:14).
اکثر انسانها یقین دارند که مرده بی خطر است؛ و کاری از دستش بر نمی آید؛ امّا اکثر مردم از مرده می ترسند و حاضر نمی شوند یک شب در کنار مرده بخوابند. چرا؟ چون فقط علم دارند که مرده بی خطر است؛ امّا ایمان به این معنا ندارند. امّا مرده شورها، نه تنها به این معنا علم دارند، بلکه ایمان هم دارند؛ لذا بی هیچ مشکلی می توانند شب را در میان صدها جنازه هم بخوابند. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 91/2/25::: ساعت 1:4 عصر

متاسفانه من از سر کنجکاوی یه سری عکس و فیلم متسهجن دیدم همان لحظه پشیمان شدم و توبه کردم اما از اون لحظه دارم با خودم می جنگم همه‌اش دلم میخواد دوباره اون عکس ها رو ببینم با این که از بین بردمشون اما فکرش رهام نمی کنه می ترسم از رحمت خدا دور بشم حتی دیگه روم نمیشه توبه کنم؟

از اینکه ما را در مورد اسرار خود محرم دانستید تشکر می‌کنیم و از خدا خواستاریم که این سوال و جواب را مقدمه خیرات و برکات برای ما و شما قرار دهد.
در مورد توبه از گناه باید خدمتتان عرض کنیم که مطمئن باشید که اگر توبه شما از ته دل بود حتما مورد قبول خداوند متعال قرار گرفته است، چرا که رحمت خداوند خیلی بیشتر از آنی است که در فکر ماست. ما اصلا نمی توانیم گستردگی رحمت خدا را تصور کنیم.این تلقینات منفی از طرف شیطان است که می خواهد ما را از خدا دور کند و می خواهد توفیق توبه و عبد بودن را از ما بگیرد.

اما در مورد عذاب روحی: می دانید که پیشگیری بهتر از درمان است و اگر این کنجکاوی انجام نمی شد راحت تر بودید.مطمئن هم باشید که با دوباره دیدن آن صحنه ها نه تنها آرام نمی شوید بلکه این عذاب چند برابر می شود و آرامش شما را از دستتان می گیرد. ادامه مطلب...
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 91/2/16::: ساعت 10:39 صبح

آیا کسی که توکل میکند نباید به خواسته اش از خدا اصرار کند؟ کسی که در مقام رضا است چطور؟

دوست گرامی. اصرار در دعا دو معنا دارد که با هم منافاتی ندارند و با مقام رضا هم سازگارند. از طرفی مستحب است انسان زیاد دعا کند و پیوسته از خدا بخواهد و از طرف دیگر مکروه است این اصرار به اندازه ای باشد که گویا بر خدا فشار می آورد که حتما خواسته او را برآورده کند. مثلا بگوید خدایا اگر ندهی فلان و بهمان می کنم و تهدید کند. این حالت خوب نیست اما خود دعا کردن و تکرار دعا و اصرار بر دعا مطلوب و سازنده است و با مقام رضا هم منافاتی ندارد چون شخص اصرار کننده در عین حال به خدا توکل دارد و در نهایت به نتیجه راضی است و حتی اگر خواسته اش برآورده نشود، شکایتی ندارد.

 

لطفا واسه تقویت ایمان چه چیزی را سفارش می کنید؟

دوست گرامی. ایمان فضای حاکم دینی و وضعیت اجتماعی وانسانی خاص مبتنی بر آن فضا است در مقابل کفر که آنهم اینچنین است. برای تقویت ایمان باید مولفه های این فضا را بشناسید و در خود ایجاد و تقویت کنید. مومن اندیشه و باورها و اخلاق و منش و شخصیت و رفتارش توسط دین تعریف شده است و در این زمینه ها کاملا با کافرها متفاوت است. منبع آموزش و یادگیری این مولفه ها هم قرآن کریم و روایات معصومین ع و کتاب های دینی معتبری است که از این دو منبع الهام می گیرند. مطالعه و تحقیق خود را زیاد کنید و سعی کنید این مشخصه ها را عملا در خویش تقویت نمایید و اگر خدای ناکرده صفاتی از اهل کفر در شما هست تخلیه و جایگزین نمایید. موفق باشید.

 

بنده دانشجو هستم و گاهی اوقات زمان اذان سرکلاسم و ناراحت از اینکه نماز اول وقت را از دست می دهم، چه کنم؟

دوست گرامی. درست است که نماز اول وقت مستحب است ولی باید توجه داشته باشید که اولا تحصیل علم در برخی موارد در حد وجوب است و ثانیا منظور از اول وقت ، برای دانشجویانی که بودن در کلاس برای ایشان اولویت دارد. اولین زمان ممکن است. نگران نباشید شما می توانید بعد از کلاس در اولین زمان ممکن نماز بخوانید و چون قصد اول وقت داشته اید، ولی تحقق آن امکان پذیر نبوده، انشاالله از ثواب نماز اول وقت برخوردار گردید. موفق باشید.

 

چه کار کنیم از آتش شهوت و هوای نفس در امان باشیم لطفا توضیح بدین؟

برای در امان ماندن از شهوت و هوای نفس چاره ای جز زندگی عقلانی و حاکم ساختن عقل نیست. در زندگی عقلانی غرایز به موقع و به صورت عقلانی و خداپسند ارضا می گردد و در کنار آن فعالیت های درست شغلی و علمی و عملی و معنوی ای که وجود دارد باعث رسیدن فرد مسلمان عاقل و مومن به تعادل می گردد.، در این صورت است که انسان یک زندگی صحیح و متعادل و سالم خواهد داشت و از آسیب در امان می ماند. موفق باشید.

 

وظیفه هرانسان نسبت به خودش چیست؟

دوست گرامی. وظیفه یک انسان مسلمان نسبت به خودش این است که اولا با اندیشه ها و باورها و اخلاق و سبک زندگی اهل ایمان آشنا شود و ثانیا آنها را در خودش پیاده نماید و شایسته عنوان مومن حقیقی باشد. وصف ایمان چون دارای درجاتی است می توان آنرا به صورت حداقلی و حداکثری تصور کرد. این ارزش کلی و مهم حتی به صورت حداقلی اگر قابل انطباق با کسی باشد می توان او را از نجات یافتگان و رستگاران در دنیا و آخرت دانست زیرا همه ارزشها و پایان خوب در دنیا و آخرت حاصل وجود حقیقت ایمان در انسان است.  البته انسان مومن می تواند بسته به همت خود در درجات ایمان بالا رود و به ایمان حد اکثری که خاص اولیای خدا است برسد. موفق باشید.

 

خودشناسی یعنی چه و چه مراحلی دارد؟

خودشناسی یعنی انسان در دو مرحله انسانی و ایمانی خود را بررسی کند و اولا شاخصه ها و قوای انسانی خود را بشناسد و بررسی کند که به چه مقدار این شاخصه ها مانند عقل و اختیار را در خود نهادینه کرده است و ثانیا شاخصه های ایمانی را بشناسد و ببیند چه مقدار از این شاخصه ها برخوردار است. نتیجه چنین تفحصی این است که انسان نقایص انسانی و ایمانی خود را بشناسد و جبران کند تا به اوج انسانیت راه یابد و حیات طیبه روحانی و الهی پیدا کند.

 

 

 

 

 

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 91/2/12::: ساعت 12:49 عصر

مدتی است احساس میکنم به بی تفاوتی در دین رسیده ام. توفیق دعا و مناجاتی و راز و نیاز از من گرفته شده، حال عبادت حتی مثل قبل هم ندارم. زیارت مکه و مشهد و کربلاهم رفته ام. اما حس شوق و انتظار برای زیارت دوباره ندارم. تازه ازدواج کرده ام و با این وضع هم نمیبینم که دینداریم بهتر شده باشد. نمیدانم چرا به این حال و روز دچار شده ام؟ دست خالی و غافل از قیامت و مرگ؟

در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید :
الف. این پرسش شما نشان می دهد که: اولا، چراغ معنویت در قلب و جان شما هنوز روشن است و ثانیا، این که شما مورد توجه حق تعالی هستید چه این که اگر او نمی خواست شما هرگز چنین احساسی را نداشتید و به دنبال راه حل نبودید.
ب‌. باید توجه داشته باشید که کسل بودن در عبادت و از دست دادن حالات معنوی معلول علت های گوناگونی می تواند باشد که شما با مراجعه به حالات نفسانی خود و همچنین بررسی دقیق آنچه بر شما گذشته است، علت اصلی بروز چنین حالتی را در خود پیدا نموده و با توصیه هایی که در همین نوشتار ذکر می گردد در رفع آن کوشش نمائید تا بدینوسیله از این پس نیز مثل گذشته و بلکه بهتر و بیشتر در انجام طاعات الهى وامور معنوى موفق باشید. (انشاء الله)
عواملی که موجب کاهش معنویت در انسان می گردند به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند:
الف: عوامل زود گذر ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 91/1/29::: ساعت 12:45 عصر

دوس دارم بمیرم گرفتار عشق غیر خدایى شدم چکار کنم؟

پرسشگر گرامی، خوب است بدانید که تمامی رفتارهای ما (اعم از رفتارهای ظاهری و بخش زیادی از هیجانات و احساسات) نقشهایی است که با سرانگشتان هنرمند «اندیشه»، در تابلویی به نام شخصیت، به معرض دید خود و دیگران می گذارد. چه زیبا گفت مولانا که « ای برادر، تو همه اندیشه ای، ما بقی تو استخوان و ریشه ای». حقیقت این است که ما آن گونه ای زندگی می کنیم که می اندیشیم.
حال حادثه ای شگرف بنام عشق را در همین چارچوب نگاه کنید. چرا ما عاشق پسر یا دختری که در کوچه مجاور، کلاس دیگر یا آن شهر دورتر زندگی می کند نمی شویم؟ جواب شما واضح است: چون او را ندیده ایم، چون او را نمی شناسیم. پس حتی آنچه که در دل ما آدمها اتفاق می افتد (و مد روز شده است که بگویند دست عقل از آن کوتاه است و یکسره شاهکار دل است، پس حقیقت دارد!) هم از این دایره خارج نیست. با این اوصاف، پاسخ یک سؤال دیگر نیز رخ می نماید. معیار عشق چیست؟ جواب: شناخت درست و کامل. وگرنه چیزی جز هیجان و احساس زدوگذر نخواهد بود. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 91/1/29::: ساعت 12:44 عصر

انسان یعنی چه و انسان خوب کیست؟

انسان در جهان بینی اسلامی داستانی شگفت دارد. انسانِ اسلام تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن دارد و با دو پا راه می‌رود و سخن می‌گوید نیست؛ این موجود از نظر قرآن ژرف‌تر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با این چند کلمه تعریف کرد.
از نظر قرآن انسان همه‌ی کمالات را بالقوّه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد. شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوّه دارد «ایمان» است. از ایمان، تقوا و عمل صالح و کوشش در راه خدا برمی‌خیزد. به وسیله‌ی ایمان است که علم از صورت یک ابزار ناروا در دست نفس اماره خارج می‌شود و به صورت یک ابزار مفید درمی‌آید.
پس انسان حقیقی که خلیفة الله است، مسجود ملائکه است، همه چیز برای اوست و بالأخره دارنده‌ی همه‌ی کمالات انسانی است، انسانِ به علاوه‌ی ایمان است نه انسانِ منهای ایمان. انسانِ منهای ایمان، کاستی گرفته و ناقص است. چنین انسانی حریص است، خونریز است، بخیل و ممسک است، کافر است، از حیوان پست‌تر است. ادامه مطلب...

 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید