سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2719940

  بازدید امروز : 277

  بازدید دیروز : 297

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
پسر آدم آنچه بیش از خوراک روزانه‏ات کسب نمودى در آن گنجور جز خود بودى . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 87/11/30::: ساعت 10:47 صبح

چگونه ازدواج باعث کامل شدن دین می شود. گاهی مشاهده می شود که اینطور نیست؟

در مقدمه گفتنی است که هدف کلی زندگی انسان قرب به خداوند است. کمال انسان هم در همین قرب و نزدیکی است. ازدواج از نظر اسلام امری مقدس و مستحب است و هدف کلی از آن و تشکیل زندگی نیز در همین راستا است.

قرآن کریم نوید می دهد که با ازدواج زوجین به آرامش دست می یابند. این آرامش هم یکی از نیازهای انسان برای حرکت در مسیر تقرب به خداوند است. معیار ازدواج و انتخاب همسر هم برای یک فرد مومن و کسی که هدف اش همان هدف اصلی دین و زندگی است، ایمان است، یعنی کسی باشد که در مسیر قرب الی الله باشد و با ازدواج به همسر خود در این مسیر آرامش بدهد و کمک نماید.

اگر کسی با این معیار همسر خود را انتخاب کند، ازدواج نه تنها مانع تکامل نیست، بلکه خود عاملی برای پیشرفت معنوی و حرکت سریع تر در مسیر حقیقی کمال و زندگی است، ولی اگر انسان خدای ناخواسته درست و با معیار انتخاب نکند و کسی را برگزیند که با او در مسیر کلی و اصلی زندگی تفاوت و اختلاف اساسی دارد، این کار می تواند مانعی برای راه خدا و کمال محسوب می شود.
در هر صورت باید توجه داشته باشیم که قوی ترین نیازهای پایه انسان، نیازهای فیزیولوژیک است و یکی از قوی ترین این نیازها، نیاز جنسی است. این نیاز، بیشترین عامل سوق دادن انسان به طرف گناه است و به عنوان یک فاکتور بسیار مهم در درون انسان عمل می کند که نمی توان از آن به سادگی گذشت.
اگر برنامه ریزی مخرب معاندان اسلام را مطالعه نماییم می بینیم که از دیر باز برای جلب توجه و انحراف مسلمانان از این عامل استفاده می کردند. زمانی که مسلمانان، اندلس را فتح کردند، در مدت زمان کوتاهی با استفاده از زنان و دختران خود توانستند به راحتی بر مسلمانان غلبه کنند. اکنون هم بیشترین هجمه با برافروختن این نیاز در غیر مسیر اصلی خود، صورت می گیرد. امروزه هزینه های هنگفتی در این شبیخون فرهنگی توسط دشمنان انجام می شود و عاملی که نوک پیکان آنان به سوی آن نشانه رفته همین نیاز فیزیولوژیک جنسی است.

در زمینه ازدواج دو دیدگاه وجود دارد:

طبق دیدگاه اول، خود ازدواج کمال نیست، ولی زمینه کمال انسان را فراهم می آورد. سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که فرموده: هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند. (منتخب میزان الحکمة 2776 و کنز العمال 44403) بدین معنا نیست که ازدواج تکویناً مساوی نصف دین است. بلکه با ازدواج، اسباب بدست آوردن نیمی از دین که توسط این نیاز زیستی تهدید می شد، فراهم شده است.
اگراین نیاز به مسیر اصلی خود هدایت شود، حقیقتاً شرایط برای بسیاری گناهان فراهم نمی شود و شخص با برآورده شدن این نیاز به آرامش روانی می رسد
با ارضای این غریزه، برخی موانع عاطفی و روانی در مسیر انسان برداشته شده و طی مسیر هموار می گردد و صد البته که همه از این شرایطِ مهیا، استفاده نبرند و در یک نقطه، درجا زده و یا پسرفت داشته باشند.
دیدگاه دوم. این است که ازدواج به خودی خود، یک عمل مستحبی و عبادی است و نوعی کمال محسوب می شود مانند نماز که به خودی خود مقرّب انسان به خداست. طبق این دیدگاه با ازدواج نیمی از دین بدست آورده می شود. انسان در مسیر کمال به لوازمی نیاز دارد که یکی از اثر گذارترین آنها «ازدواج» است.
البته گاهی مشاهده می کنیم که برخی افراد با ازدواج در مسیر تقوا و قرب الهی قرار نمی گیرند که هیچ دچار غفلت بیشتری نیز می گردند و انحرافات تازه تری برایشان ایجاد می شود. در این زمینه باید توجه کنیم که بر اساس هر کدام از دیدگاه ها نمی توان تغییراتِ فردی را که پس از ازدواج سیر نزولی داشته و از درجه دینداری اش کم شده، را به ازدواج نسبت داد. عوامل بسیاری ممکن است باعث این عقب گرد باشد مانند تأثیر دوستان جدید یا انتخاب همسر نامناسب و فاسد، نداشتن برنامه دینی خاصی در شرایط جدید، تأثیر محیط، خصوصاً محیط های جدید مانند بستگان همسر، بیش از حد دنبال مادیات رفتن در اثر چشم و هم چشمی یا به علل دیگر، غرق شدن در سختی ها و فرصت فکر برای خود باقی نگذاشتن و... .
ازدواج مومن با مومن چیزی جز در کنار هم قرار گرفتن یک زوج در جهت کمال نیست و امکان ندارد انسان را تنزل دهد. اگر تحقیق مختصری انجام دهید یقیناً به این نتیجه می رسید که اشکال کم شدن دین در این افراد به مسائل دیگر برمی گردد نه ازدواج.
کسانی که با ازدواج در پیشرفت معنوی آنان تغییری حاصل نمی شود، عیب متوجه خود آنان است نه ازدواج. این افراد مانند شخصی هستند که تمامی امکانات ورزشی برای او فراهم است اما ورزش نمی کند. ایراد به خود او برمی گردد. در مورد ازدواج هم اسباب و مقتضیات برای کامل کردن نیمی از دین آماده شده است.
بنا بر دیدگاه دوم نیز«ازدواج» وظیفه خود را انجام داده و درجه ای از کمال را در فرد ایجاد می کند. اما آن فرد ممکن است با انجام بسیاری کارهای دیگر، نه تنها در نصف دیگر دین خود نکوشیده بلکه در صدد تخریب نیمه ای از دین که دارد نیز بر آمده باشد.
اگر افرادی با ازدواج، به جای پیشرفت، پسرفت داشته اند به خاطر این است که هدف درستی نداشته اند. ازدواج، دستور خداوند و گامی در جهت اوست. برخی گمان می کنند وقتی ازدواج کردند دیگر در مسائل جنسی آزاد هستند و به راحتی می توانند از فیلم های مبتذل و... استفاده کنند با این تصور که ما دیگر ازدواج کرده ایم.
بار دیگر تأکید می شود که اگر اشکالی هست متوجه ازدواج نیست بلکه متوجه افرادی است که از ازدواج، بهره درستی نگرفته و از آن در جهت صعود معنوی استفاده نمی کنند.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی - هر عیب که هست از مسلمانی ماست
متأسفانه ازدواج از یک امر مقدس، ساده و سالم، تبدیل به وسیله ای دیریاب، دارای حواشی غیر مشروع و متعدد در آمده. برگزاری جشن هایی که همراه با اسراف، گناه و ... است با هزینه هایی که معمولاً با قرض و وام های سنگین و ... برگزار می شود، نه تنها موجبات آرامش را فراهم نمی آورد بلکه فشار روانی نیز ایجاد می کنند.
اگر انتخاب همسر و سایر برنامه ها با موازین اسلامی و با اعتدال صورت گیرد نه تنها موجب کمال و نصف دین است بلکه زمینه را برای بدست آوردن نیم دیگر دین نیز آماده تر می کند. با ازدواج می توان محیط معنوی مناسبی برای سیر به سوی معبود حقیقی فراهم آورد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 87/11/28::: ساعت 5:15 عصر

اسرار زندگی:

من همواره فکر میکنم که در تمام زندگی و جهان هستی اسراری است که باید کشفشان کرد و کلید هایی وجود دارد که باید پیدایشان کرد و به وسیله آن ها درب های حقیقت را گشود.

به عبارت دیگر راز خوشبختی و سعادت بشر در دانستن این اسرار و کلید های آنها است.

مبنایی ترین اسراری که در زندگی انسان وجود دارد، عبارتند از:

1-       سر و حقیقت هستی که وجود خداوند است و جهان هستی بر مدار و محور ذات الهی می چرخد.

توحید و عرفان و کمال، یعنی باور کنی که هستی، خدا محور است، فقط خدا هست و جز او و صفات و ظهورات او هیچ چیز دیگری وجود ندارد. همه هستی به ذکر حق مشغول است و جز او و یاد او و عشق او و قدرت او در عالم سریان و جریان ندارد.

2-       سر و حقیقت انسان شباهت او به خداوند است. از میان تمامی مخلوقات، امتیاز انسان به این است که او شبیه ترین موجود به خداوند است. شباهتی که در طول زندگی و تلاش در مدرسه انبیا و اولیای خداوند و با مقاومت در بستر حوادث زندگی و مبارزه با دشمنان و درارتباط دائمی با خداوند، شکوفا و ظاهر می شود و به کمال خود می رسد.

شباهت و وحدتی که زمینه ساز ولایت و خلافت الهی انسان در زمین بوده و سعادت دنیا و آخرت او را تامین می کند.

3-       سر و حقیقت دین توحید است، به معنای "نزدیک بودن" (توحید نظری) و "نزدیک شدن (توحید عملی) انسان به خداوند". نتیجه توحید، شکوفا ساختن همان شباهت و خلافت در انسان است.

دین وسیله شکوفا نمودن نیروهای درونی انسان برای شبیه ساختن فعلی او به خداوند و وصول به توحید است.

ماموریت انبیای الهی چیزی جز دعوت به توحید و عبادت خداوند جهت آشکار ساختن سر و حقیقت انسان نبوده است.

4-       سر و حقیقت زندگی و تاریخ، حرکت و مقاومت است. منتهی در تاریخ و زندگی انسان همیشه دو جریان و دو جبهه و دو نوع حرکت وجود داشته است.

حرکت تکاملی به سوی خدا و وصول به توحید که همواره با حرکت مخالفین و دشمنی اهل دنیا و مشرکان و کافران روبرو بوده است. تاریخ زندگی انسان پر است از مقاومت و مبارزه این دو جریان و جبهه حق و باطل در مقابل هم.

مومنان و جبهه حق حرکت شان در مسیر توحید و تحت ولایت خداوند و فرماندهی اولیای او می باشد.

مومنان همواره در حال مقاومت در برابر حرکت کافران و هجوم مشرکان تحت ولایت شیطان و در مسیر خود پرستی و دنیا زدگی هستند و آنها همواره در حال هجوم به موحدان و خداپرستان اند.

در کلامی منسوب به حضرت حسین(ع) آمده است که ان الحیات عقیده و جهاد. زندگی جز عقیده و مبارزه در راه آن نیست.

در این مبارزه و مقاومت در اغلب زمان ها و مکان ها، اهل توحید و ایمان در موضع ضعف هستند و همواره حزب شیطان و طاغوت ها به دلیل کثرت طرف داران و امکانات خود در موضع غلبه می باشند، تا هنگامه ظهور منجی برسد.

ظهور مهدی(عج) به معنای غلبه حکومت الله بر حکومت های شیطانی و طاغوت ها و غلبه عدالت بر ظلم و مومنان بر مشرکان و کافران است. عصر ظهور، یعنی عصر جهانی شدن توحید و فرهنگ و تمدن توحید خداپرستان است.

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 87/11/5::: ساعت 10:5 صبح

برای این که کسی را به تقوا تشویق کنیم و بگوییم به طرف آن برو چه عملی انجام دهیم؟

پاسخ: مشکل کسانی که به ضعف اعتقادی دارند و به وظایف دینی خود عمل نمی کنند، بیشتر ناشی از خواب غفلت است. خودفراموشی یا غفلت نوعی خواب معنوی است که باعث می شود اهل آن در راه کمال و سعادت خود گام برندارند و به دنیا و لذت های زود گذر آن مشغول و عمر خویش را تلف نمایند و در نهایت دست خالی به سوی جهان ابدی رهسپار گردند.
ریشه اصلی غفلت در ناآگاهی و بی خبری است. ناآگاهی باعث خدافراموشی، ضعف ایمان و مسامحه در انجام وظایف دینی و عبادی و همچنین خودفراموشی، عدم توجه به خودسازی و در نهایت مانع آمادگی انسان برای مرگ و سفر آخرت خواهد شد.
تنها درمان این بیماری اساسی و ریشه ای، دادن آگاهی است. علم و آگاهی همانگونه که در روایات اسلامی تاکید شده، برای انسان واجب است (العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه) زیرا داروی اصلی دردهای بشر و مایه حقیقی حیات انسان دانش و آگاهی است.
آگاهی های بیدار کننده عبارتند از، شناخت خداوند و مبدا هستی، شناخت معاد و رستاخیز و سرانجام انسان در عالم آخرت، شناخت فلسفه دین و کارکرد آن، آشنایی با فلسفه عبادات و اعمال دینی و اثر آن در ساخت شخصیت انسان و همچنین هدف بعثت انبیا و امامت امامان و رهبران الهی، شناخت جهان و زندگی و هدف آن، شناخت انسان، خود انسانی و جایگاه انسان در هستی، توان و استعداد خاص انسان در احراز مقام خلافت الهی و سایر ارزش های وجود آدمی، و همچنین آشنایی با زندگی و سیره اخلاقی و عملی معصومین(ع) و عالمان راستین و مومنان حقیقی.
مهمترین و اثر بخش ترین منابع آگاهی بخش و بیدار کننده، قرآن کریم و روایات اسلامی و مواعظ و حکمت های صادر شده از معصومین(ع) است.
برای ایشان در این زمینه هایی که گفته شد صحبت کنید و به گونه ای که صلاح می دانید، با اهدای کتاب های مفید و در ضمن گفتن داستان، روایت و آیه ای از قرآن کریم، یاد مرگ و قیامت را در ایشان زنده نمایید و گاهی با تذکر یاد مرگ و رستاخیز و عاقبت کسانی که اهل دیانت نیستند، سعی نمایید حتی المقدور به گونه ای که ایشان احساس نکند دارید نصیحت می کنید، به صورت غیر مستقیم مطالبی را انتقال دهید که آگاهی بخش باشد و ایشان را از غفلت خارج نماید.
عملکرد شما خود بهترین ارشاد برای ایشان است شما می توانید با عمل خودتان ایشان را راهنمایی کنید و روح تعهد دینی را به ایشان تزریق نمایید.
به راحتی می توانید ایشان را به همراه خود به مجالس مذهبی ببرید و در شرایطی قرار دهید که ایشان به طور ناخواسته در معرض اطلاعات و جاذبه های دین قرار بگیرد و از مراسم دینی و روح معنوی حاکم بر این مجالس لذت ببرد. به خصوص مجالسی که در محرم و عزاداری حضرت حسین(ع) برگزار می شود، دراین زمینه تاثیر معجزه آسایی دارد.
از این طریق شما می توانید ایمان را در وجود ایشان تقویت نمایید و راه سعادت و نجات رهنمون باشید.
البته مسأله تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى در حدود کیفیت آن بستگى به توان‏ها و قابلیت‏هاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهم‏ترین امورى که در تاثیرگذارى دخالت دارند ویژگى‏هاى روحى از قبیل اراده استواراخلاق نیکو حسن معاشرت و آگاهى‏ها و توانهاى علمى بالا است.

تأثیرپذیرى مثبت نیز تا حدودى به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیرى و حقیقت‏طلبى شخص ارتباط دارد و تاثیر پذیرى‏هاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده مى‏باشد. بنابراین هر اندازه در تقویت اراده خود گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزون‏سازى آگاهى‏ها ودانش‏هاى خود به ویژه در زمینه مسایل دینى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید تدریجا توان تاثیرگذارى بیشترى خواهید یافت.
بنابراین تأثیرگذارى یک مهارتى است که به تدریج حاصل مى‏شود و تأثیرگذار و تأثیر گیرنده و فضاى روانى از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرین و ممارست به این مهارت دسترسى پیدا مى‏شود. با رعایت اصول و نکات زیر فرد مى‏تواند میزان تأثیرگذارىخویش را افزایش دهد.
1. کار خود را با تحسین و قدردانى صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید.
2. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وى به خاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پى‏گیرى نمائید.
3. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید مستقیما از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید.
4. قبل از انتقاد از دیگران درباره اشتباهات خود حرف بزنید.
5. سعى کنید شنونده خوبى باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزنند.
6. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این محبت باطنى خود را اعلام کنید.
7. به دیگران اعتبار بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند.
8. در طرف مقابل نسبت به کارى که مى‏خواهى انجام دهد میل شدیدى ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائید.
9. هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش گیرید.
10. سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیده‏اش را بر آنان تحمیل کند نمى‏پذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمى‏ورزند و به او اعتماد نمى‏کنند.
در پایان، توجه به این نکته لازم است، که برادر شما یک جوان است و بهترین راه برای تأثیر گذاری ایجاد رابطه عاطفی است و برای ایجاد ارتباط عاطفی سعی کنید با او همدردی کنید و در حل مشکلات او همراه او باشید. او را درک کنید و به نیازهای روحی او توجه داشته باشید، از سرزنش کردن او خودداری کنید به او احترام بگذارید و او را بدون شرط بپذیرید؛ یعنی پذیرش شما نسبت به او مشروط نباشد و به گونه ای رفتار کنید که او احساس کند شما دلسوز او هستید رعایت نکات فوق باعث می شود بین او و شما یک ارتباط صمیمی و عاطفی برقرار شود آنگاه می توانید در قالب صمیمیت و دوستی مشکلات او را گوشزد کنید و در حل آنها به او کمک کنید. اگر برخوردی غیر از این با او داشته باشید و بخواهید از طریق تهدید و امر و نهی با او برخورد کنید قطعا نمی پذیرید و در تکرار اشتباهات اصرار می ورزد و حتی طغیان می کند..

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 87/10/14::: ساعت 1:20 عصر

دستورالعمل جهت تقویت رابطه محبت آمیز میان همسران:
1. خود را براى همسرش بیاراید و در حضور او بهترین و تمیزترین لباسهاى خود را بپوشد.
2. در مقابل همسر خود با حالت خمودگى و افسردگى حاضر نشود، او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شادى استقبال کند و در موقع خروج از خانه او را بدرقه کرده و با گرمى از او خداحافظى نماید.
3. براى انجام تقاضاهاى خود با همسرش آمرانه و با خشونت برخورد نکند.
4. از سختى‏ها و مشکلاتى که همسرش براى امرار معاش خانواده متحمل مى‏شود، سپاسگذارى کند.
5. از مردان دیگر نزد همسر خود تمجید و تعریف نکند و هیچ مردى را بر همسر خود ترجیح ندهد زیرا هر فردى شرائط و توانمندیهاى خاص خود را دارد.
6. براى برآوردن نیازمندیهاى خود از نظر مادى و غیر مادى امکانات همسر خود را در نظر گرفته و او را تحت فشار قرار ندهد.
علت بی توجهی و بی مهری آن فرد نسبت به همسرش برای ما معلوم نیست و آنچه ذکر شد کلیاتی بود که می تواند تا حدودی با رعایت آنها در جلب توجه محبت همسرش مفید باشد ولی بهتر آن است به طور دقیق تر ریشه یابی شود و در صورت امکان مشاوره حضوری بررسی شود. در عین حال جهت مزید اطلاعات و شناخت وی، توجهشان را به 40 نکته (مجله پرسمان، خرداد 82) که برای تمام همسران به خصوص همسران جوان در آغاز زندگی زناشویی لازم و ضروری است جلب می کنیم.
امید است در لابه لای آن نکات نقطه ضعف ها و نیز راه کارهای مفید را پیدا کرده و عمل کنید.
1 . با مطالعه کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه‏هاى آموزش خانواده دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید .
2 . با همدلى، همفکرى، همکارى و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف میان اعضاى خانواده روابط سالم پدید آورید .
3 . هر یک از زوجین دیگرى را نزدیک‏ترین و محرم‏ترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامى و پشتیبان خود تلقى کند .
4 . با یادگیرى مهارت‏هاى ارتباطى نظیر فعالانه به حرف‏هاى یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعى و مشورت کردن روابط خود را بهبود بخشید .
5 . بکوشید، باایجاد کانونى گرم و صمیمى، تمام اعضاى خانواده به ویژه زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند .
P}تا که از جانب معشوق نباشد کششى {E}کوشش عاشق بیچاره به جایى نرسد {P
6 . هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جاى سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایى مساله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید .
7 . براى رسیدن به ا منیت روانى وعاطفى در روابط زناشویى داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید .
8 . در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندى مخرب و پیشرونده تبدیل نشود .
9 . به هر طریق ممکن رفتارهاى مطلوب همسرتان را مورد توجه و تایید قرار دهید; به گونه‏اى که همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید .
10 . تشویق و تایید و بیان نکات مثبت‏به طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفى و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایى صورت گیرد .
11 . براى خصوصیات و نیازمندى‏هاى یکدیگر ارزش قائل شوید و در روابط کلامى، عاطفى، اقدام‏ها و تصمیم‏گیرى‏ها به افکار و خواسته‏هاى همسرتان توجه کنید .
12 . اگر رفتار خاصى براى شما مبهم است، ساده‏ترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمت‏آمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید .
13 . خشونت همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید . خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتى مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفت و گو بپردازید .
14 . بکوشید در سراسر زندگى، به خصوص در روابط بین خود و همسرتان، به جاى هر گونه پیش‏داورى یا مشاهده اشکالات و ضعف‏ها نقاط مثبت و قوت را ببینید; به عبارت دیگر، به جاى توجه به نیمه خالى لیوان به نیمه پر آن توجه کنید .
15 . سعى کنید در برنامه ریزى براى فعالیت‏هاى اجتماعى، اوقات فراغت، دید و بازدیدهاى خانوادگى و نظایر آن به مشورت کردن با یکدیگر بپردازید و از یک جانبه نگرى بپرهیزید .
16 . در هر فرصتى که پیش مى‏آید، با همسر و اعضاى خانواده‏تان ارتباط کلامى و عاطفى برقرار کنید . شایان ذکر است زن‏ها از صحبت کردن با همسرشان بیش‏تر لذت مى‏برند . بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسرانشان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند .
17 . اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصى نمى‏تواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وى انتقال دهد، و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتى دیگر واگذارد .
18 . هر از چند گاهى زوجین در فضایى محرمانه، محبت‏آمیز و صمیمانه به ارزیابى رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر بپرسند، چه باید کرد تا روابطمان بهتر و بانشاطتر شود؟
19 . همیشه، در رویارویى با مسائل و مشکلات خانوادگى، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت‏خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روى آورید .
20 . در روز یا در هفته زمان مشخصى را براى گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان اختصاص دهید .
21 . از داشتن نگرش‏هاى آرمان گرایانه و شاعرانه در مساله ازدواج و روابط زناشویى و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب کنید .
22 . ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست وغیر واقع بینانه دور باشد . اگر موضوع و مساله‏اى ذهن یکى از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستى و نادرستى اش را با همسرش مورد بررسى قرار دهد .
23 . هر یک از زوجین باید زمینه‏هاى بروز سوء تفاهم‏ها و سوء ظن‏ها را از بین ببرد و از رفتارهایى که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن مى‏شود، خوددارى کند .
24 . هر یک از زوجین باید بکوشد با روان‏شناسى همسرش آشنا شود تا بداند زن یا مرد به چه امورى بها مى‏دهد و نظام ارزشى‏اش چگونه است; براى مثال معمولا زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفى و مورد حمایت واقع شدن اهمیت مى‏دهد و مردان مى‏خواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادى عمل را داراى ارزش مى‏دانند .
25 . زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنه‏آمیز و دو پهلو جدا پرهیز کنند .
26 . از رفتارهایى نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر که موجب افزایش مقاومت‏هاى روانى در طرف مقابل است، جدا باید پرهیز شود .
27 . در سراسر زندگى، از جمله در زندگى خانوادگى، بکوشید به نقاط مثبت، موهبت و نعمت هایى که در اختیار دارید بیندیشید نه به امورى که در اختیار ندارید .
28 . از خطاهاى یکدیگر سریعا بگذرید و خطاهاى همدیگر را تحمل کنید .
29 . بایادآورى برخى ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیه‏هایى هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام کنید .
30 . خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانى و وضع نامرتب بپرهیزید .
31 . در انتخاب دوست و برقرارى روابط دوستانه و معاشرت‏هاى خانوادگى با زوج‏هاى دیگر دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید .
32 . از هر گونه رفتارى که به مرد سالارى یا زن سالارى مى‏انجامد، پرهیز کنید .
33 . خطاى یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین یکدیگر و . . . بازگو نکنید .
34 . هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید .
35 . از رفتارهاى مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیش‏تر سازید .
36 . از تصمیم‏هاى نادرست و غیر منطقى و کلى‏گویى‏هاى منفى و شکل‏گیرى افکار منفى درباره همسرتان شدیدا پرهیز کنید .
37 . حتى‏المقدور به قول‏هایى که به همسرتان داده‏اید عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگى نینجامد .
38 . از نسبت دادن القاب و زدن برچسب‏هاى ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، کله‏شق، یک دنده، لجباز و خودخواه به یکدیگر پرهیز کنید .
39 . در مواردى که غمگینى و افسردگى و یا عصبانیت زن یا شوهر شدت مى‏یابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبى یا غدد درون‏ریز به ویژه غده تیروئید وجود دارد، در نخستین فرصت‏به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادى بودن ترشح غدد از جمله غده تیروئید مطمئن شوید .
40 . براى داشتن یک زندگى با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت‏بگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد کننده روابط سالم توجه کنید .

 

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 87/10/10::: ساعت 11:20 صبح

محبت همسران:

دختری در آستانه ازدواج هستم نگرانی ام از این است که وابستگی به همسر که معمولا در بین زوجهای جوان شایع است، مرا از هدف اصلی ازدواج که رشد و کمال است باز دارد. در دین ما چه راهکارهایی برای کاهش یا حذف یا از ابتدا به وجود نیامدن این وابستگی ذکر شده است؟

در ابتدا لازم است توجه داشته باشید که هدف کلی زندگی انسان قرب به خداوند است. کمال انسان هم در همین قرب و نزدیکی است. هدف کلی ازدواج و تشکیل زندگی هم در همین راستا چیزی جز نزدیک شدن به خداوند نیست. قرآن کریم نوید می دهد که با ازدواج زوجین به آرامش دست می یابند. این آرامش هم یکی از نیازهای انسان برای حرکت در مسیر تقرب به خداوند است. معیار ازدواج و انتخاب همسر هم برای یک فرد مومن و کسی که هدف اش همان هدف اصلی دین و زندگی است، ایمان است، یعنی کسی باشد که در مسیر قرب الی الله باشد و با ازدواج به همسر خود در این مسیر آرامش بدهد و کمک نماید.

اگر کسی با این معیار همسر خود را انتخاب کند، وابستگی به او نه تنها مانع نیست، بلکه خود عاملی برای پیشرفت معنوی و حرکت سریع تر در مسیر حقیقی کمال و زندگی است، ولی اگر انسان خدای ناخواسته درست و با معیار انتخاب نکند و کسی را برگزیند که با او در مسیر کلی و اصلی زندگی تفاوت و اختلاف اساسی دارد، این وابستگی حتما مانعی برای راه خدا و کمال محسوب می شود.

بنابراین باید ببینید نوع انتخاب شما چگونه بوده است و همسر شما در چه مسیری حرکت می کند، در مسیر دنیا و سقوط یا در مسیر خدا و کمال و سعادت. اگر مسیر او صحیح است و به سمت خدا می رود، عشق ورزی به همسر و شریک زندگی کاری بسیار پسندیده و حتی ضرورت زندگی است، بنابراین نباید در این زمینه نگران باشید، ولی اگر فرد بی ایمان و اهل دنیا و خلاف کار است، باید بتوانید علاقه خود را به او کنترل کنید و تنها در اموری که به صلاح شما است با او همراهی نمایید.

اما در هر صورت باید بدانید که خانواده و ازدواج بر محور محبت استوار می ماند. زن و شوهر اگر بخواهند یک عمر در کنار هم بمانند و با هم زندگی کنند، باید میانشان روابط عاطفی حکم فرما باشد، وگرنه تحمل سختی های زندگی دشوار خواهد بود، البته روابط عاطفی ای که کنترل شده و بر محور عقلانیت استوار باشد .

قرآن در مورد رابطه عاطفی زن و شوهر می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ از نشانه های او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در بین شما مودت و رحمت قرار داد در این امور نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند» (روم، آیه 21).
پیام این آیه آن است که بین زن و شوهر باید رابطه ای عاشقانه و محبت آمیز برقرار باشد و هر یک به دیگری عشق بورزد.
همین مطلب در روایات هم آمده است. در حدیثی امام صادق(ع) می فرماید: «ما اظن رجلا یزداد فی الایمان خیرا الا ازداد حبا للنساء؛ گمان نمی کنم مردی ایمانش زیاد شود، مگر آن که محبت و عشقش به همسرش بیشتر گردد» (وسائل الشیعه، ج 20، ص 22).
در حدیث دیگری فرمود: «من اخلاق الانبیاء حب النساء؛ دوستی و عشق ورزیدن به همسر از خلق و خوی پیامبران است» (همان).
در برخی دیگر از روایات آمده: به زنانتان اظهار عشق و دوستی کنید، زیرا اگر مردی به همسرش بگوید: دوستت دارم، این سخن هرگز از خاطر او محو نمی شود (همان، ص 23).
نتیجه ای که از این روایات می توان گرفت این است که اسلام دستور اکید داده است که اولا، رابطه بین زن و شوهر یک رابطه گرم و عاشقانه باشد و ثانیا اگر زن و شوهری با هم چنین رابطه ای نداشته باشند، باید آن را در ضعف ایمان جستجو کنند زیرا طبق این روایات، هر چه انسان بهره بیشتری از ایمان داشته باشد، بهره بیشتری از عشق دارد. پس این طور نیست که عشق ورزی به همسر متضاد با بندگی خدا باشد و نه تنها این طور نیست، بلکه در راستای آن است.
نتیجه دیگر این که عشق یک نهال کوچکی است که در ابتدای ازدواج خداوند به زن و شوهر هدیه می کند. این نهال کوچک احتیاج به آبیاری و پرورش دارد. اگر زوج های جوان از پرورش و تقویت نهال عشق غافل شوند، امکان دارد ضعیف شود و بمیرد.
  


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 1:56 عصر

زندگی کامل:

به طور کلی انسان دارای سه گونه زندگی است. زندگی طبیعی که شامل فعالیت های طبیعی انسان است، زندگی عقلانی که شامل فعالیت های عقلانی و شناختی او است، زندگی عرفانی که شامل فعالیت های عبادی و ارتباط با خدا و معنویت است.

البته این بدین معنا نیست که تمامی انسان ها از تمامی عرصه های زندگی سود می برند و زندگی کاملی دارند. بیشتر مردم تنها زندگی طبیعی دارند و از زندگی عقلانی و عرفانی یا بهره ندارند و یا بهره مختصری دارند.

این بدین معنا است که اگر انسان بخواهد زندگی کاملی داشته باشد و مراتب کمال و رشد انسانی و الهی را طی کند باید برای تمامی ابعاد هویت و زندگی خود برنامه داشته باشد.
بهره بردن از عرصه های عقلانی و عرفانی زندگی در صورتی که به صورت مقطعی انجام شود، اگر چه تاثیر مقطعی و مفید دارد، ولی در صورتی که انسان بخواهد آثار معنوی آن ماندگار و نهایی شود، باید در برنامه روزانه زندگی خویش قسمتی را برای این منظور اختصاص بدهد و به صورت دائمی یاد خداوند را در دل خویش زنده نگاه دارد.
در زمینه برنامه ریزی پیامبر(ص) در فرازى از سخنان خود ابوذر فرموده: «اى اباذر! بر خردمندى که عقلش مغلوب هواى نفسش نیست لازم است که ساعات شبانه روز خود را به چهار بخش تقسیم کند:

 بخشى از آن را به مناجات با خدا و ارتباط با ذات پاک او بپردازد، و بخش دوم رابه حساب رسى خود اختصاص دهد، و بخش سوم را به تفکر در مخلوقات خدا بگذراند، و بخش چهارم را به بهره مندى از لذّات و شادى‏ها و آسایش از راه حلال مصرف کند، چرا که این بخش از آسایش‏و بهره از لذّات، حامى و کمک براى استفاده از سه بخش قبل است، و موجب شادى قلب و تفریح روح خواهد شد.(بحارالانوار، ج77، ص74)
امیرمؤمنان على(ع) نیز در سخنى مى‏فرماید:

«انسان با ایمان ساعت‏هاى زندگیش را به سه بخش تقسیم مى‏کند، 1- بخشى را به زندگی عرفانی، یعنی مناجات با خدا و برقرارى ارتباط با آفریدگار جهان مى‏پردازد. 2- و بخشى را به تأمین هزینه زندگى و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسکن و مرکب) اختصاص می دهد 3- و بخش دیگر را براى استراحت و بهره‏گیرى از لذّت‏هاى حلال و آرامش بخش روح و روان برمى‏گزیند، و براى خردمند صحیح نیست که حرکتش جز در یکى از این چهار مورد باشد، یعنى تأمین معاش، عبادت آباد نمودن آخرت و یا بهره‏گیرى از لذّت و آسایش حلال. (نهج البلاغه، حکمت 39)

این روایات اغلب به عموم مردم اشاره دارد و در آن به زندگی عقلانی تصریح نشده است، زیرا این نوع زندگی مخصوص خواص جامعه و نخبگان است و تمامی انسان ها از آن برخوردار نیستند. بیشتر مردم تنها از زندگی طبیعی و مقداری نیز از ارتباط با خداوند و زندگی عرفانی آنهم به صورت خفیف بهره دارند و نسبت به زندگی عقلانی بهره ای ندارند، زیرا این نوع زندگی که ویژگی آن اندیشه ورزی است، مخصوص نخبگان جامعه است.
زندگی عرفانی و ارتباط با خدای تعالی که معنای زندگی انسان است از طریق عبادت ، مانند دعاها و اذکار، مناجات قرائت قرآن نماز اول وقت و خصوصا نماز شب و احیاء مقداری از شب و نیز حضور در مجالس ذکر و موعظه و مانند اینها حال خوش معنوی برای شخص به وجود می آورد.
برای این که این حالات بماند و تنها حال نباشد ، بلکه تبدیل به مقام شود، بزرگان می گویند شخص باید مرابطه و مراقبه داشته باشد و اصطلاح مراقبه معانی گوناگونی دارد و در اینجا ظاهرا منظور این است که اولا شخص اعمال خود را براساس دستورات شرعی بررسی کند و اگر گناهانی دارد به نحو صحیح توبه نماید و سپس تصمیم بر ترک گناهان و انجام واجبات و مستحبات داشته باشد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 87/9/23::: ساعت 11:45 صبح

سوال: فردی هستم که تا سال سوم دبیرستان بسیار گناهکار بودم اما در آن سال در اثر آشنایی با یک همکلاسی بسیار خوب و مؤمن اصلاح شدم و نگاهم به زندگی عوض شد. تا یکی دو سال هر هفته دعای کمیلم روبه راه بود و به ندرت پپیش می آمد که دعای کمیل نخوانم. ارتباطم با خدا بسیار خوب و عاشقانه دنبال می شد و از اکثر گناهان فاصله گرفته بودم. صبح های جمعه وقتی همه خواب بودند، بیدار می شدم و دعای ندبه همراه با تضرع و اشک چشم می خواندم. هنوز هم این حالات را دارم اگر چه دیگر مثل آن اوایل خوب نیستم. نماز اول وقتم به ندرت ترک می شود. اما نمی دانم چرا گاهی اوقات از این حالات فاصله می گیرم و به سراغ گناه می روم. اگرچه دوست ندارم و از این بابت بسیار ناراحت هستم. نمی دانم چرا این نمازها و عبادتها و دعاها باعث نمی شوند که برای همیشه خوب زندگی کنم؟ چرا منی که آن قدر دعاهای کمیل و ندبه و ابوحمزه و ... را در تنهایی خود با خدا خوانده ام که تقریبا آنها را از حفظم، چرا سراغ گناه می روم؟ چرا نمی توانم در برابر شیطان مقاومت کنم؟ گاهی اوقات چندین ماه بسیار زیبا و عاشقانه و به دور از گناه زندگی می کنم اما گاهی اوقات به سراغ فیلم های بد می روم و تمام آنچه با زحمت کسب کرده بودم، بر باد می رود. تقریبا هر روز قرآن می خوانم و اکنون حافظ جزء اول قرآن هستم و در حال حفظ جزءهای بعدی هستم. اما نمی دانم چگونه می توانم از گزند وسوسه های شیطان رهایی یابم؟ تمامی اطرافیانم من را به عنوان یک فرد مؤمن و پاک قبول دارند حتی گاهی اوقات دوستان، من را پیشنماز خود قرار می دهند. لطفا من را راهنمایی کنید که چگونه از وسوسه های شیطان در امان بمانم و همیشه عاشقانه زندگی کنم؟

 

پاسخ: بیشتر گناهان یک جوان ناشی از بر افروختگی نیروی شهوت در او است. دین داری و معنویت تا حدود زیادی انسان را از آلودگی حفظ می کند، ولی در هر صورت انسان دارای غرایزی است که اگر به موقع و به صورت صحیح ارضا نشود، حالت های معنوی انسان را نیز دچار چالش خواهد ساخت. نیروی غریزه در انسان به قدری قوی است که گاهی باعث شکسته شدن مقاومت افرادی می شود که به علم و عمل مشهور عام و خاص بوده اند. باید سعی کنید هر چه زودتر پاسخ منطقی و مناسبی برای تامین نیازهای طبیعی و غرایز داشته باشید و زمینه ازدواج خود را به هر صورت که ممکن باشد، فراهم سازید. بهترین و اساسی ترین راهکار کنترل شهوت و ترک گناه ازدواج است. اگر ازدواج به هیچ و جه مقدور نیست، در این صورت چاره ای جز استفاده از روش های کنترلی و پیشگیری هایی که گفته می شود نیست، اما باید بدانید که این روش ها نیز تا حدودی می تواند این نیروی بسیار قوی را کنترل و مهار کنند و راهکار اصلی همان است که گفته شد.
راهکار کنترل شهوت:
بی‌تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت و غریزة جنسی است. این نیرو که از ابتدای تولد به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بی‌تحرکی را پشت سر می‌گذارد، اما به محض شروع دوران نوجوانی آرام، آرام زمان بیداری و شکفتگی آن فرا می‌رسد و رفته رفته تمامی وجود نوجوان را دربرمی‌گیرد و بر تمامی رفتار انسان اثر می‌گذارد. به همین دلیل غریزة جنسی و نیروی شهوت فرد را با مشکلاتی مواجه می‌سازد.
برای تعدیل و کنترل غریزة جنسی راه‌های متعددی وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. اما قبل از آن بیان این نکته لازم است که کنترل غریزة جنسی به صورتی که منطبق با فطرت انسانی باشد، امری ممکن و در عین حال پیچیده و دشوار است. آن‌هایی که از مبانی اخلاقی و معنوی محکم و متینی برخوردارند و نیز از شرایط خانوادگی خوب و مطلوبی از حیث ارزش‌های اخلاقی بهره‌مند هستند و ارادة قوی دارند، به خوبی می‌توانند از پیامدهای منفی آن مصون باشند.
برای کنترل غریزة جنسی هم خود فرد و هم والدین و اطرافیان مسئولیت دارند. آن چه مربوط به خودشما می‌شود و سؤال شما از این زاویه است عبارتند از:
1- برنامه‌ریزی برای کار مداوم
جوانان و نوجوانان از نیروی سرشار و فوق‌العاده‌ای برخوردارند. این نیرو اگر در زمینه‌های دیگر مورد اساتفاده قرار نگیرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرایط سنی آن‌ها در قالب امور جنسی و شهوانی ظاهر خواهد شد. اگر جوانان و نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نیرو و توان خود رادر این زمینه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی در آنان پیشگیری می‌شود. کارهای بدنی موجب تعادل جسم و روان می‌شود. اگر نیک بنگریم افرادی که به کار مداوم مشغول هستند و نیرو و استعدادشان را در زمینه‌های مثبت و سالم به کار می‌اندازند، کم‌تر دچار انحرافات اخلاقی و بحران‌های روحی می‌شوند. کار موجب می‌شود نیرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربی‌های اضافی تبدیل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام‌های بدن ایجاد گردد، از طریق سوخت و ساز مفید و سالم به مصرف برسد.
2- تنظیم خواب
تحقیقات نشان می‌دهد که بیشتر انحرافات به خصوص در زمینه مسایل جنسی از فکرهای ناسالم و خیال‌پردازی‌هایی که جوانان قبل از خواب رفتن دارند، ناشی می‌شود. اگر جوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خودش و یک سری مسایل و موضوعات مربوط به دورة جوانی، معطوف گردد، کم کم به انحرافات کشیده خواهد شد. بنابراین، یکی از روش‌های پیشگیری از انحرافات این است که برنامة خواب به صورت دقیق تنظیم شود و تا زمانی که خواب بر شما غالب نشده به رختخواب نروید. وقتی به رختخواب بروید که کاملاً خسته و آمادة خواب هستید. لازمة این کا این است که در طول روز مشغول فعالیت‌های مهم بوده و به اندازة کافی کار کرده باشد.
طبیعی است اگر جوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشه‌های شهوانی و تحریک‌آمیز معمولاً در این مواقع به سراغ جوان می‌آیند، تنظیم ساعات خواب برای جوان، ضرورت خاصی می‌یابد. یکی از روان شناسان در این باره می‌گوید: نیمة اول شب بیش از نیمة دوم آن به بدن نیرو می‌دهد بنابراین باید از آن به نحوی مفید استفاده شود. و صبحگاهان به محض اینکه از خواب بیدار شدید. بی‌درنگ از بستر برخیزید و توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر خواب، بسیار زیان‌بار است، جسم را سست و ناتوان می‌سازد و وسوسه‌های شوم در دل فرد ایجاد می‌شود.
3- دوری از محیط‌های آلوده و ناسالم
یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کل انحرافات اخلاقی، محیط آلوده و محرک‌های شهوانی است. محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک در گرایش‌های انحرافی، منجر به طغیان غریزة جنسی در جوان می‌شود. مسایلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخی از سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های خارجی و هم چنین استفادة نادرست از اینترنت در تحریک شهوت و غریزة جنسی جوان مؤثر است شاید برای برخی زا نوجوانان یادآوری و تذکر مسایل دینی و اخلاقی چیزی بیهوده و غیر ضروری تلقی شود، زیرا آن‌ها نه در فکر سلامت خویش هستند و نه مسایل اخلاقی و دینی را می‌پذیرند، اما برای شما که روحیة مذهبی قوی دارید و همین مسأله باعث شد تا نگران آینده‌تان باشید، گفتن این مسایل مهم و ضروری است. اگر واقعاً می‌‌خواهید از جوانی‌تان به خوبی استفاده کنید و در راه درست و سالم گام بردارید، سعی کنید از محیط‌های آلوده و دیدن عوامل تحریک کننده، جداً پرهیز نمایید.
4- استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
یکی از زمینه‌های پیدایش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفادة نادرست آن‌ها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولانی و بی‌برنامه نوجوانان را عاصی و سرگردان می‌کند. آن‌ها به تدریج سرخورده و مأیوس می‌شوند و در نتیجه به دنیای درون خویش پناه می‌برند و در کنج خلومت و انزوا راهی برای مشغولیت خود می‌جویند.
5- بر خورداری از روابط سالم انسانی
جوانان و نوجوانانی که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بی‌بند و بار دوست و رفیق هستند، کم کم به انحرافات کشیده می‌شوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار می‌گیرند. نفوذپذیری جوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروه‌ها است. در سنین بلوغ صحبت‌های آهسته و در گوشی بین نوجوانان بیش‌تر می‌شود و محور این گفتگوها، غالباً مسایل جنسی و امور شهوانی است که به صورت مخفیانه و به دور از انظار بزرگ‌ترها طرح می‌شود. برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی سعی کنید از دوستی‌های آلوده و مشکوک جداً پرهیز نموده و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار نمایید.
6- پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش
همة آنچه بیان شد، به نحوی می‌توانند در پیشگیری از انحرافات اخلاقی و طغیان شهوت و غریزة جنسی نقش داشته باشند، اما آن چه بیش از همه ضروری است و به صورت زیربنایی در شخصیت و رفتار جوان مؤثر است. پرورش معنویت و تقویت ایمان و تقوای الهی است. ما در عصری زندگی می‌کنیم که جهان به شدت در مادیات فرو رفته و یک سره غرق در جاذبه‌های نفسانی و امور شهوانی گردیده است. در شرایط کنونی، خلأ عظیم و هولناکی از اخلاق و معنویت پدید آمده و تمامی مشکلات انسان‌ها نیز از همین جا ناشی شده است.
اگر با تقویت ایمان و نیروی اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقویت گردند، بدون شک بخشی از مشلکات آنان به ویژه در زمینة مسایل اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی درمان می‌شود.
اگر نوجوان از ته دل باور نمود که تمام اعمال و رفتار او را خدا می‌بیند و بر اساس عملکرد افراد به آن‌ها پاداش می‌دهد و اساساً سعادت و خوشبختی انسان به دست خودش می‌باشد، در این صورت احتمال اینکه مرتکب گناه نشود بسیار زیاد است.‌
یقین داشته باشید، تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقویت نگردد، هیچ ضمانتی از شهوت و انحرافات اخلاقی وجود ندارد. به خصوص در وضعیت کنونی که عوامل تحریک کنندة بسیار زیاد است. بنابراین قبل از هر چیزی سعی کنید نیروی ایمان و تقوا را در وجود خویش بارور کنید. اگر فکر و ذهن شما متوجه خدا باشد و همیشه نماز خود را اول وقت انجام دهید، خداوند شما را یاری می‌کند تا از هر گناهی مصون بمانید و تحت تأثیر شهوت و غریزة جنسی قرار نگیرید. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» به درستی که نماز انسان را از هر گونه آلودگی و عمل زشت و گناه دور نگه می‌دارد. نماز واقعی نه تنها والاترین عامل کنترک شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقی تلقی می‌شود، بلکه عامل تهاجمی علیه انحرافات و شهوت‌ها نیز محسوب می‌گردد.
7- تسهیل و تسریع درازدواج
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزة جنسی می‌کند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزة جنسی می‌باشد، نیز اقدام کند به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد می‌توانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد می‌بینید، از همین سن مقدمات آن را فراهم کنند و دخترها هم چنان چه مورد مناسبی به خواستگاری آن‌ها آمد به دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، می‌خواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و... از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازی‌های غیز منطقی نداشته باشند.
دستور العمل ترک گناه و تحصیل تقوی:
1- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه‏اى دارد که مهمترین آن عبارت از است:
* کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت‏انگیز است، نگاه شود. عن الصادق(ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینة‏البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر).
تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
* کنترل گوش: باید از شنیدنى‏هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه‏ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت‏انگیز نامحرم و...
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى‏شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد(ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه؛ حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است»، (همان، ماده صحب).
البته اینها از مهمترین زمینه‏هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى‏کندباید ترک شود.
2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین‏رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى‏آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى‏نماید و بعد از شوق اراده‏ى عمل سپس خود گناه محقق مى‏شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى‏گردد.
3- اشتغال به برنامه شبانه‏روزى: حتما باید شبانه‏روز خود را با برنامه‏ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه‏هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى‏آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى‏کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى‏کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى‏کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت‏پرور، ج 1، ص 544، ح 4).
4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى‏کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم‏رنگ مى‏شود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى؛ هرگاه شکم پر شود طغیان مى‏کند، (المحجة‏البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى‏کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج‏شنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش‏هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت‏هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
6- فکر مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى‏برد و یا کم مى‏کند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات؛ یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى‏ها را»، (الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت‏پرور، ج 2، ص 159).
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى‏سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى‏دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه‏روزى نیم‏ساعت باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیت‏هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى‏فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مى‏گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى‏سازد و از تمام تلخ و شیرینى‏ها وداع مى‏کند و... همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید.
سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى‏بخشد که هر چه دقیق‏تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین‏رو پى‏گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.
امید است با رعایت این نکات و به خصوص توجه به تقوا و نماز بتوانید غریزة جنسی و حس شهوت را در خویش کنترل و مهار نمایید و زمانی که فرصت مناسب برای ازدواج فراهم گردید، به ازدواج اقدام کنید.
البته توجه دارید که ازدواج کردن غیر از فرزند آوری است اگرمی گوییم در این سن ازدواج کنید منظور رسیدن به تمام کار کردهای ازدواج نیست.
کتب زیر سفارش مى‏شود:
1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى
2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى
3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 87/9/21::: ساعت 11:59 صبح

معیار موفقیت:

سوال:   چرا قسمت من نمی شه برم حج؟ دوستم نماز و روزه اش رو به زور انجام می دهد اما امسال خانوادگی رفت. برای سال دیگه هم ثبت نام کردند چون پولدارند، طلبیده میشن اما من نمازم رو اول وقت می خونم، سوره نبا رو هر روزمی خونم چون طبقه متوسطیم، طلبیده نمی شیم. حسود نیستم انشاالله هرسال بره اما منم دوست دارم، چکار کنم؟

پاسخ:   هدف زندگی یک انسان مومن قرب به خداوند است. مهم نیست که چه کسی کجا است و چه کاری انجام می دهد، مهم این است که کارش در جهت رضایت خداوند هست و با صدق و اخلاص آن را انجام می دهد یا نه. ممکن است کسی الان در خانه خدا و یا مدینه منوره باشد، اما چون کارش با انگیزه خدایی نیست، مقبول نباشد و او را به خداوند نزدیک نکند و بلکه به عکس با زیارت خانه خدا از خدا دور شود، چون برای ریا بوده مثلا. در همین حالت کسی که دلش می خواسته واقعا به خاطر خدا به حج برود، ولی به دلیل نداشتن امکانات موفق نشده، نزد خداوند عزیز و مقرب تر باشد از کسی که رفته ولی انگیزه اش قرب الهی نبوده است.
ما در این مقایسه ها باید معیار اصلی که همانا قرب به خداوند است را فراموش نکنیم. اگر در جهت خدا حرکت کنیم و برای رضای او کار کنیم، هر کجا که باشیم برایمان فرقی نمی کند و حسرت دیگران را نخواهیم خورد. شما خیال نکنید کسی که پول دار است و مکه می رود سالی چند بار هم می رود از کسی که ندارد و نمی تواند به حج برود، موفق تر و مقرب تر است. ملاک پول دار بودن و امکانات داشتن نیست. رفتن آنها به مکه هم توفیق تلقی نمی شود. توفیق رفیق کسی است که برای خدا کار می کند و در جهت خداوند و قرب الهی حرکت می کند. انسان با انگیزه خدایی هر کجا که باشد، در حال حرکت به سوی خدا است و این حالت به او رضایت می دهد و کارهای خود را توفیق الهی می داند و خود را موفق می انگارد.
البته انکار نمی کنیم که سفر حج نیز سفری بسیار معنوی است و در صورتی که انسان موفق شود، آن را با انگیزه الهی انجام دهد، موفقیت بزرگی است، اما نباید به آن به صورت هدف نگاه کرد. هدف قرب ا لهی است و هر کجا که این هدف تامین باشد، همانجا خدا هست و انسان به آرزوی خود رسیده است.
ممکن است کسی در شهر خود با یک کار ساده مثلا بر سر یتیمی دست بکشد و این کار را برای خدا انجام دهد، از کسی که با خرج کردن مبالغ زیادی پول و تحمل رنج سفر به مکه رفته، نزد خداوند مقرب تر باشد و خدا از او راضی تر باشد. از کجا می دانید نماز واجبی که شما با اخلاص در اول وقت و در شهر خود می خوانید، از مکه رفتن ریایی هر سال پولدارها و کسانی که چه بسا واجبات خود را فراموش کرده به مستحبات می پردازند، بهتر و موثر تر نباشد و باعث قرب بیشتر شما به خداوند نشود.
با کمی دقت و نگاه کردن به اسرار و باطن امور می توانیم از سطحی نگری خلاص شویم و فریب ظاهر امور و کارهای دیگران را نخوریم و همواره به یاد خدا و رضایت او باشیم.
اگر همه زیارت به این بود که: بار سفر ببندیم و برویم و چند روز بمانیم و برگردیم، کار خیلی ساده ای باشد اما موضوع به همین سادگی نیست،و نمی‌تواند باشد. زیارت، یعنی تلاش برای ارتباط برقرار کردن که هم ملزوماتی می‌خواهد و هم الزاماتی دارد.
زمینه این عمل از طرف خداوند فراهم می شود و اعمالی سبب پیدایش این موفقیت می گردد. تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
گفتنی است طلبیدن ،همان توفیق و موفقیت در اعمال است. عواملی که در موفقیت زیارت دخالت می کنند متعدد است؛ 1. تلاش و همت خود انسان، 2. فراهم شدن شرایط از سوی دیگران.3 خواست خداوند و جور شدن امور.
اما برتر از همه اراده ها و موفقیت ها و عدم موفقیت ها اراده الهی است. البته اراده الهی براساس عدالت، حکمت و رحمت او می باشد. این جاست که فاکتورهای متعددی در موفقیت و عدم موفقیت ما دخالت دارد که از ان به عوامل ظاهری مادی و عوامل ناپیدای معنوی یاد می کنند. آنچه مهم است.
این است که ما طبق وظیفه خود عمل کنیم و موانع را تا جایی که می توانیم برطرف کنیم و نسبت به دیگران حسادت و یا نگاه کم ارزشی، نداشته باشیم. آنچه مهم است، آن است که انسان با معرفت به زیارت رود، لذا در روایت دارد «چه بسیارند ضجه زنندگان و چه کم هستند حاجیان» در هر صورت وظیفه ما عمل به وظیفه و رضایت به آنچه خداوند روزی کرده است.
کسانی که مشمول لطف و رحمت شده اند و رو به سوی خداوند آورده اند و یا موفق به زیارت شده اند. دو گروه می شوند برخی معنویات آنان بیشتر می شود و یا از خطای گذشته پشیمان می شوند در این صورت لطف و رحمت به سوی آنان بیشتر سرازیر می شود و برخی نه تنها اصلاح نمی شوند بلکه چه بسا از عنوان حاجی و کربلایی سوء استفاده می کنند. اینان علاوه بر اینکه از بهره های معنوی محروم می شوند و لذت مناجات و زیارت را نمی چشند نزد مردم نیز احترام خود را از دست می دهند و در آخرت نیز سودی نخواهند داشت.

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: جمعه 86/9/30::: ساعت 9:44 صبح
 مشکل ازدواج و درد دل جوان ها:

اکثر جوان ها و دانشجوها در زمینه ازدواج دچار مشکل زیادی هستند، تا جایی که قسمت مهمی از فکر و دل آنها به این موضوع مشغول می شه و بهشون ضربه ها و ضررهای زیادی وارد می کنه که کمترین آنها افت تحصیلی است.

خوب یک دانشجو از یک طرف درس می خونه و باید درسش را تمام کند و مدرک بگیرد تا در جامعه بتواند نقش و شغل مناسب داشته باشد و زندگی کند، و از طرفی هم در اوج بلوغ جنسی و سن ازدواج است و با شرایط فرهنگی موجود تحت فشار درونی و غریزی فراوانی قرار دارد، شرایط ازدواج هم برایش مهیا نیست، ازدواج موقت هم اگر چه شرعا جایزه، ولی انگار عرفا حرامه یا اگر هم به عرف معتقد نباشیم، حالا از کجا یک زن صیغه ای سالم و نجیب گیر میاد، تازه کی جرئت داره این موضوع رو مطرح کنه؟

خودارضایی هم که می گویند نکنید، راست هم می گویند، چون آسیب و عوارض بی شماری داره و قدرت و توانایی های جوون ها را از بین می بره و آنها را دچار انواع بیماری ها و ضعف های بدنی و روانی زیادی می کنه، خوب در این شرایط واقعا یک جوان باید چکار کنه؟

مسئولین ممکتی هم که تنها به دادن وام اکتفا می کنند و کسی به فکر فرهنگ سازی برای آسان شدن امر ازدواج جوان ها نیست، هیچ کسی هم حاضر نیست یک کانون ازدواج درست و حسابی درست کنه و حداقل در سطح دانشگاه ها واسطه میان دختر و پسرها بشه، واقعا معلوم نیست چرا ما اینقدر در این زمینه دچار خودسانسوری و محافظه کاری مفرط و حیای غیر معقول شدیم و هیچ کس حاضر نیست به خاطر خدا آبروی خودشو توی این راه بگذاره و دست به کاری بزنه که تا حدودی بتونه آلام و سختی های جوان ها را کم کنه و براشون در این زمینه تسکینی باشه و آنها را به زندگی و انقلاب و اسلام خوش بین کنه.

شهوت قوی ترین نیرویی است که خدا در انسان قرار داده، اخه یک جوان مگه چقدر می تونه طاقت بیاره؟ کوه که نیست اگه کوه هم بود با این فشار از هم می پاشید. البته هستند توی جوان ها که حتی با این شرایط خودشون رو حفظ می کنند، در برابر هوای نفس و خواهش ها و فشار غریزه مقاومت می کنند، حتی در این فضای به شدت آلوده فرهنگی و شهوت زا سالم موندند، خوب این دسته ایمان شان خیلی قوی است و با روح تقوا و معنویت قوی تونستند، مقاومت کنند، اما خوب همه که اینطور نیستند، همه جوون ها اینقدر نیرو و توان ندارند که بتونند خودشون رو نگه دارند، واقعا باید برای این گروه کاری کرد، این ها استعداد و توان زیادی دارن که داره به خاطر همین موضوع از بین می ره.

کسانی که باید دانشمندان‘ رهبران علمی و مدیران سیاسی آینده کشور شوند، دارند تلف می شوند، همه نیروهای شان دارد از بین می رود، یعنی یا صرف ارضای شهوت می شود و یا صرف کنترل آن. ما داریم به خاطر این موضوع تلفات نیروی انسانی زیادی رو تحمل می کنیم، داریم جوان ها مون رو از دست می دیم، نسل آینده ضعیف تربیت می شه، با این نسل ضعیف دیگه نمی تونیم جلوی دشمن بایستیم، نمی تونیم آینده کشورمون رو بسازیم. انسان برای اینکه زندگی کنه، پیشرفت کنه باید آرامش داشته باشه، فایده اصلی ازدواج رسیدن به آرامشه. ولی متاسفانه نتونستیم این آرامش رو به نسل جوان کشور هدیه کنیم، خیلی از ناهنجاری های اجتماعی هم ریشه اش در همین عدم آرامش جنسی و سخت گیری هایی است که در امر ازدواج وجود داره.

در حال حاضر اگه از یک جوان سوال کنید که مشکل اصلی ات چیه، حتما می گه مشکلم اینه که نمی تونم ازدواج کنم، چون کار ندارم، چون دارم درس می خونم، چون هنوز سربازی نرفتم، چون کسی حاضر نیست به یک دانشجو دختر بده، چون پدر و مادرم درکم نمی کنند و حاضر نیستند کمکم کنند.

احساس گناه می کنم، دارم داغون می شم، چون مجبورم خودارضایی کنم، دیگه خسته شدم، گوشه گیر و منزوی شدم، موهام داره می ریزه، چشمام ضعیف شدند، افسرده شدم، به یک همسر نیاز دارم، به کسی که مونس تنهایی هام باشه، کسی که درکم کنه و بهم آرامش بده، ولی افسوس!!!

من توی این قسمت فقط سعی کردم شرایط یک جوان رو درک کنم و نمی دونم تونستم کمی از احساس اون ها رو داشته باشم یا نه، فکر می کنم عذابی که اونها می کشند، خیلی بیشتر از چیزی است که بنده تونستم برای خودم تصور کنم و احساس کنم. خیلی عذاب می کشند، خیلی و فقط خدا باید رحم کنه و وسایل ازدواج جوان ها رو فراهم کنه.

غربی ها تمام راه ها رو باز گذاشتند و به آدم ها آزادی افراطی دادند و ما به عکس اونها همه راه ها رو بستیم و حالا ازدواج شده هفت خان رستم. می گیم خودارضایی نکن، زنا و رابطه نامشروع حرومه و از گناهان کبیره است، دختر بازی هم کار آدم با شخصیت نیست، ازدواج موقت هم خوب نیست، اگه واقعا هم زن می خواهی و می خواهی تشکیل زندگی بدی، باید شغل مناسب، درآمد خوب و آبرومند، خانه و ماشین و مبایل داشته باشی، هزارتا سکه هم مهریه کنی، شیربها و خرج عقد و عروسی و خرید و ...... خوب با این شرایط کی جرئت داره از این طرف ها رد بشه؟

خوب این مشکل جوان ها است و این حرف ها تا اینجا مقدمه بود برای اینکه یک راهکار نشون بدم، البته به دانشجوها و فرقی نداره هر جوانی که شرایطش شبیه آنها است و آن راهکار ازدواج دانشجویی است.

راهکار ازدواج دانشجویی:

بهترین راهکار برای رفع مشکلات پیش آمده برای جوانان دانشجو ازدواج دائم است. البته نمی خواهیم ازدواج موقت را نفی کنیم، ولی با توجه به مشکلات موجود و عدم مساعد بودن شرایط فرهنگی، فکر می کنیم، هنوز هم بهترین راهکار برای یک جوان ازدواج دائم است. بدون شک نیاز اقتصادی و داشتن شغل و درآمد از نیازهای اساسی انسان در زندگی است، بنابراین برای مدیریت زندگی مشترک و پس از ازدواج این نیاز وجود خواهد داشت و باید به شکلی ( هر چند از طریق مساعدت والدین و...)تامین شود، ولی برای اقدام به ازدواج نیاز نیست که حتما شغل و درآمدی داشته باشید و نباید آنقدر عقلانی و محاسبه گرانه با این موضوع برخورد نمایید.
به نظر ما بهترین گزینه در شرایط فعلی اقدام به خواستگاری و  فراهم نمودن مقدمات ازدواج است و این امر باعث می شود که شما انگیزه بیشتری برای دستیابی به شغل مناسب پیدا کنید زیرا باعقد بستن احساس مسؤولیت شما چند برابر می شود و همین باعث می شود که با جدیت بیشتری دنبال کسب و کار بروید.

البته این را هم بگوییم که اول باید یک خانواده منصف و فهمیده و مومن پیدا کنید که منطقی باشند و درد جوان ها رو بفهمند که البته کم هم نیستند این خانواده ها و اگه سعی کنید حتما موفق می شوید.
برخی افراد فقر و نداشتن شغل مناسب را بهانه می کنند و زیر بار ازدواج نمی روند. قرآن کریم این فرهنگ را غلط دانسته و با صراحت اعلام می دارد هرکس پا به عرصه ازدواج و خانواده گذارد خداوند وضع اقتصادی او را نیز دگرگون می کند: «و أنکحوا الأیمی منکم والصلحین من عبادکم و اما یکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم: (32 سوره نور )
و مردان و زنان بی همسر را همسر دهید، و همچنین غلامان و کنیزانی را که صلاحیت ازدواج دارند. و اگر نیازمند و فقیر باشند خداوند از فضلش آنان را بی نیاز خواهد ساخت و خداوند گشایش دهنده و داناست.»
در این آیه شریفه یک واژه وجود دارد که خیلی دقیق است و آن واژه "فضل" است. فضل یعنی اضافی. برای درک این حقیقت خوب است نسبت به موضوع روزی و رزق دقت کنید. روزی انسان دست خداوند است و قابل محاسبه معمولی و عقلانی نیست. روزی با حقوق و مقرری که انسان از دولت یا جای دیگری می گیرد فرق دارد. روی حساب حقوقی که می گیریم اگر بخواهیم حساب کنیم به این نتیجه می رسیم که حتی برای خریدن یک خانه، نیاز به مثلا پنجاه سال پس انداز داریم، در حالی که خیلی از مردم بدون اتکا به حقوق مشخص در زمان بسیار کوتاه تری خانه دار می شوند و حتی خودشان هم تعجب می کنند که چطور خانه دار شده اند.

کسی که حتی درست نمی تواند مخارج عادی زندگی اش را تامین کند، بعد از مدتی ممکن است خانه بخرد یا ماشین بخرد و این اصلا با حساب های عادی و محاسبات عقلانی بشری درست در نمی آید. ما طلبه ها در زندگی خودمان موضوع رزق را بسیار تجربه می کنیم و اگر دقت کنید شما هم حتما در زندگی خودتان این تجربه را دارید. بین مردم هم معروف است که می گویند خداوند خرج ازدواج و خانه را تامین می کند. خوب این تجربه آنها است و درست هم هست و در روایات و آیه شریفه فوق هم آمده است.

درست است که ما کار می کنیم یا حتی ممکن است کاری فعلا نداشته باشیم، ولی غنی و بی نیاز نمودن و رزق دادن کار خدا است و خودش وسایلی فراهم می کند که انسان به همه چیز می رسد و بی نیاز می شود. ترسیدن در این امور و محاسبات افراطی کردن از ضعف ایمان است. کسی که ایمان دارد از چیزی نمی ترسد و کسی که به قدرت خدا توکل می کند، بسیار شجاعانه و با آرامش عمل می کند و موفق هم می شود. همه ما همین طور عمل کرده ایم و موفق هم شده ایم. این تجربه مسلمی است که اکثر مردم دارند، مگه تمام کسانی که ازدواج کرده اند و در حال حاضر خانواده و خانه و ماشین دارند، از اول این چیزها را داشته اند؟ اکثر قریب به اتفاق افراد دارایی های خودشان را بعد از ازدواج بدست آورده اند.
خوب البته نمی خواهیم به کلی عقل را کنار بگذاریم، نه شما می توانید از برخی از راهکارهای عقلانی هم استفاده کنید و با به تاخیر انداختن برخی مراحل بعدی آمادگی اقتصادی و روحی و اجتماعی لازم را نیز پیدا نموده و خود را برای پذیرش مسئولیت آماده کنید.

راهکار این است که فرد مناسب را پیدا کنید، و پس ان ا نجام خواستگاری، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانی نمایید. از این طریق می توانید هم به نیازهای عاطفی خود پاسخ مناسب بدهید، و هم بار اقتصادی خانواده روی دوش شما نیست و می توانید با آرامش تا زمان فراهم شدن شرایط و یافتن شغل مناسب و پایان تحصیلات، صبر کنید و عروسی را به تاخیر بیاندازید. این مشکل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مایل نیستند، دختران شان در خانه بماند و برای یافتن همسر مناسب در انتظاری سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگاری باشد که به او آرامش و عشق هدیه دهد.
دوست عزیز آنچه اهمیت دارد شناسایی فرد مناسب و اعمال تدابیر صحیح برای برخورداری از حسن سلوک با همسر و خانواده تان می باشد لذا توصیه می شود جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر و تصمیم گیری واقع بینانه تر برای مهمترین تصمیم دوران زندگی از تدابیر زیر غفلت ننمایید
1- تفکر بیشتری داشته باشید.
2- با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازید.
3- از نظرات مشورتی افراد با تجربه استفاده نمایند.
4-کتاب های معرفی شده را نیز مطالعه فرمایید.
- جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان
- انتخاب همسر، آیت الله ابراهیم امینی، سازمان تبلیغات اسلامی
- تشکیل خانواده از سری آموز خانواده، جمعی از مؤلفان، انجمن اولیاء مربیان

سید مصطفی علم خواه

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 86/9/28::: ساعت 10:31 عصر
 عادت به خودارضایی:

 خیلی از جوون ها با ما تماس می گیرند و میگن دارم به خاطر خودارضایی داغون می شم چیکار کنم راه نجات چیه؟

در این زمینه گفتنی است: یکی از مشکلات و انحرافات بزرگی که متاسفانه دامن گیر بسیاری از جوانان شده است، عادت بسیار ناپسند خودارضایی است. خوب الان نمی خواهیم این انحراف اخلاقی و عملی را ریشه یابی کنیم. محیط امروزی جامعه برای پاک بودن چندان مناسب نیست. از طرفی ازدواج جوانان با مشکلات زیادی مواجه است و از طرف دیگر جو فرهنگی جامعه چندان خوب نیست و عوامل تحریک کننده مانند بد حجابی، ماهواره، اینترنیت و مانند آن فراوان است و از جانب سوم سطح آگاهی جوانان در حدی نیست که بتوانند با ابزار علم و آگاهی و درایت و عقلانیت قوی سالهای قبل از ازدواج خود را به گونه ای مدیریت کنند، که دچار این بیماری و عادت خطرناک نشوند. برای کنترل شهوت و مدیریت غریزه جنسی و مبارزه با این عادت ناپسند، باید عرض کنیم که تنها راه درمان واقعی آن ازدواج است. کمکی که اکنون از دست ما بر می آید دادن یک سری اطلاعات در زمینه گناه بودن, آثار و عواقب این عمل نا شایست و روش های کنترل و درمان است. این خود شما هستید که باعزمی راسخ به مبارزه با این انحراف جنسی خواهید پرداخت. امید واریم به زودی وسایل ازدواج شما فراهم گردد و شما از این نظر خاطرتان آسوده شود.

 خود ارضایی عنوان عامی است که بر مردان و زنان هر دو صادق است و به لحاظ ماهیت عمل, انحراف, حرمت و گناه بودن و آثار و عواقب, تفاوتی میان مردان و زنان نیست, مگر اینکه به دلایل تفاوت فیزیولوژیکی میان مردان و زنان و اینکه منی خاص مردان است و از زنان در حین ارگاسم رطوبتی خارج می شود که در حکم منی است, ولی دقیقا منی نیست, نام آن در مردان استمنا, یعنی طلب منی و در زنان استشها, به معنی طلب شهوت است. در پست های دیگر اطلاعات مفیدی در زمینه خود ارضایی تقدیم می شود که امید است انشاءالله مورد استفاده قرار گیرد.

 سید مصطفی علم خواه


 
<   <<   11   12   13      >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید