سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2713834

  بازدید امروز : 140

  بازدید دیروز : 123

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
هرکس برای خدا، بابی از دانش را فرا گیرد تا به مردم بیاموزد، خداوند پاداش هفتاد پیامبر به او بدهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/6/21::: ساعت 10:40 صبح

بنده پسر دانشجویی 21 ساله هستم که می خواستم این بار در مورد برنامه اقتصادی اسلام در خانواده از شما سوال کنم. همه می دانیم که برنامه های اسلام جامع، کامل و به دور از افراط و تفریط است. حالا شما فرض کنید که یک مسلمانی، نسبتاً متمول، متمکن و پولدار است منتها با این توضیح که نمی داند سرمایه ای که با زحمت و تلاش به دست آورده، چگونه باید سهمیه بندی کند و می خواهد نظر اسلام را جویا شود. به عبارت دیگر معنای میانه روی در فعالیتهای اقتصادی یک مسلمان را به زبان ساده و قابل فهم توصیف کنید؟

ثروت و مال در زندگی انسان تاثیر و نقش عمیقی دارد. ثروت و دارائی اگر معقول و مشروع و برآمده از فعالیت های صحیح اقتصادی و در چارچوب تعالیم دین و احکام اسلامی باشد در گشودن بسیاری از گره های کور و فراهم آوردن زمینه زندگی سالم و رشد و تعالی انسان نقش تعیین کننده دارد. فقر و نداری از نظر اسلام محکوم و نکوهیده است. فقر بزرگترین مرگ شمرده شده است.
در سوره مبارکه بقره آیه 180 از مال و ثروت به عنوان خیر تعبیر شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین» (بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسید، اگر چیز خوبی به جای گذارده وصیت برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته کند، این حقی است بر پرهیزکاران) در این آیه به جای کلمه «مال» کلمه «خیر» گفته شده است. این تعبیر نشان می دهد که اسلام ثروت و سرمایه ای را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت می داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدی می دانند خط بطلان می کشد.
یکی از اساسی ترین مسایل خانوادگی، رسیدگی به وضع اقتصادی آن است که بر مرد واجب است در حد متعارف و معمول، وسایل رفاه و آسایش زندگی را فراهم آورد.(روایات متعددی در تشویق و تأیید تلاش مرد برای رفاه زن و فرزند موجود است، رجوع شود به بحارالانوار، ج 104، ص 69. ) از منظر آموزه های اسلامی یکی از مهم ترین کارکردهای مرد اداره اقتصادی خانواده است ؛ پرداخت هزینه ی خوراک زن و فرزندان (نفقه)، فراهم کردن پوشاک و رفع نیازهای مانند آن (کسوة)، مسکن، درمان و بهداشت، نیازهای رفاهی و روحی و مانند اینها، بر عهده ی پدر خانواده است. این هزینه ها را اسلام به دو دسته ضروریات و نیازهای درجه دو تقسیم می کند. بخش نخست جزو حقوق مسلم و قانونی زن و فرزند و اعضای خانواده است و علاوه بر اینکه ترک آن موجب غضب خداوند می شود، دارای ضمانت اجرایی قانونی و قضایی است. بخش دوم را حقوق دانان مسلمان مستحبات می نامند و اگرچه ضمانت اجرایی و قضایی ندارند، ولی تامین آن بر ترکش رجحان دارد. به هر صورت مرد برای آنکه بتواند این هزینه ها را بپردازد، باید دارای کار و درآمد باشد و از این رو کار برای مرد در اسلام واجب شرعی است و کار اضافه برای تامین نیازهای درجه دوم رفاهی بسیار ستوده (مستحب) است.

نقش معنویت در زندگی اقتصادی
از منظر اسلام دنیا و زیبایی های آن نباید هدف زندگی تلقی شود. دستورات دینی برای آن است که همه تلاش و آرزوهای ما برای رسیدن به دنیا نباشد و کمال و خوشبختی خویش را در بهره مندی از امور مادی ندانیم از این جاست که نقش زهد در زندگی روشن می شود.
اگر زن و شوهر در عین برخورداری از نعمت های مادی و رفاه نسبی، خوشبختی را در فضایل اخلاقی و بی نیازی روح بدانند، دیگر برای کوچک ترین مسأیل مادی کارشان به بحث و مشاجره و اختلاف نمی کشد.
آری، کسی که مقدار خوشبختی و سعادت را به مقدار بهره مندی خویش در رفاه مادی مرتبط می داند و دنیا هدف زندگی او قرار می گیرد، اسیر زرق و برق مادیات شده و چشم و هم چشمی، رقابت در تجملات، مدگرایی در پوشاک و دکوراسیون منزل از دغدغه های اصلی زندگی او می شود؛ زیرا در صورت محرومیت از این ظواهر فریبنده، سعادت خویش را در خطر می بیند . چه بسیار زندگی ها که با پرداختن به امور مادی به انحراف کشیده شده و مرد برای برآورده کردن خواسه های زن و فرزند، مجبور شده از راه های نامشروع کسب درآمد کرده و پاسخگوی امیال بی پایان آنان باشد. مشکل اساسی بسیاری از افراد در همین است که برخلاف دستور حیات بخش قرآن، در محرومیت های مادی متأسف و نگران می شوند و خود را دور از سعادت یافته و شادی و خوشبختی را در داشتن آن ها می دانند.
هنگامی که دنیاپرستی در جامعه رواج پیدا کند، خودکامگان سودپرست به بهانه آزادی برای ایجاد کالاهای تجمّلی که تنها برای اشباع هوسرانی ها به درد می خورد، با ایجاد تقاضاهای مصنوعی دست به انواع گوناگون از تبلیغات و عرضه آن ها می زنند و به سودجویی خویش ادامه می دهند و امنیت و سلامت جامعه و خانواده را به خطر می اندازد.
اما در سایه زهد و ساده زیستی، ظواهر فریبنده دنیا رنگ می بازد و شخص می تواند با درک بیشتری، خویش را با واقعیت زندگی وفق داده و در شرایط سخت و دشوار هم با دلی شاد و امیدوار، به زندگی بپردازد و به راحتی از تجملات چشم پوشی نماید و در محیط خانواده با همدلی و همکاری در جهت سعادت و خوشبختی حقیقی گام برداشته و با پیشه ساختن قناعت و دوری گزیدن از اسراف زندگی خوبی را دنبال نماید. اگر ساده زیستی در زندگی و محیط خانواده حاکم باشد و فرزند از ابتدای رشد و شکوفایی خویش مفاهیم دیگری از قبیل ایثار، اخلاق و معنویات را درک نماید و سعادت را در دنیا و نعمت های آن نداند، با دیدی باز و روشن پا به عرصه اجتماع می گذارد و با واقعیات زندگی بهتر روبرو می شود.
با مقدمه ای که ذکر شد و با دقت در آیات و روایات و سیره ی اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) می توان اینطور نتیجه گرفت که : یک مسلمان متمکن و متمول , اموال خویش را به سه قسمت تقسیم کرده و در آن جهت صرف می کند : 1 – خود و خانواده 2 – اقوام و نزدیکان 3 – جامعه
بخش اول : خود و خانواده
همانطور که در بالا ذکر شد از دیدگاه اسلام , مرد خانواده می بایست نه تنها در جهت نیازهای ضروری خود و اعضای خانواده اش تلاش کند بلکه در جهت رفاه بهتر آنان نیز تلاش کند . البته این رفاه به معنای اسراف و فرو رفتن در تجملات نیست . متأسفانه بسیاری از زندگیها رنگ و شکل تجملاتی به خود گرفته و ما میبینیم که بخش عظیمی از اقتصاد جامعه در راه زرق و برق و چشم هم چشمی ها صرف می شود .
خانه ی بزرگ , وسیله ی نقلیه , پوشاک مناسب , خوراک متعادل و مورد نیاز بدن , خرج سفر و ... همگی از نیازهای زندگی است ؛ ولی داشتن خانه ی تجملاتی و لوکس و پر زرق و برق و لوازم و دکوراسیون های گران قیمت و بدون استفاده , ماشینهای گران قیمت و ... اینها نه تنها از نیازهای زندگی نیست , بلکه مصداق اسراف و گناه است . خداوند در قرآن کریمش می فرماید : کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین , بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید . همانا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد . و در جایی دیگر , قرآن کریم اسرافکاران را برادران شیطان معرفی می کند : ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین .
بنابراین نه تنگ گرفتن بر خانواده مورد تأیید اسلام است و نه همسو شدن با آنان در جهت اسراف و تبذیر . پیامبر خدا ( صلی الله علیه و اله ) می فرمایند : از ما نیست کسی که از جهت مال و ثروت در وسعت باشد , لیکن بر اهل و عیالش سخت بگیرد . ( مستدرک / ج 2 / ص 643 ) در حقیقت اسلام با رفاه و آسایش موافق , و با تجملات و زرق و برق مخالف است .
لذا پس انداز , برای رفع نیازهایی که ذکر شد نه تنها اشکالی ندارد , بلکه لازم و ضروری است . اما اگر مال اندوزی و ذخیره کردن , عادت انسان شود و تنها همه چیز را برای خود و خانواده ی خود بخواهد و به این ضرب المثل تکیه کند که دارندگی و برازندگی , بی شک چنین رفتار و عملی با هیچیک از آموزه های دین مبین اسلام , سازگاری نخواهد داشت .

بخش دوم : اقوام و خویشان
رسیدگی به نیازمندان فامیل از وظایف مهم یک مسلمان است . لذا تأکید شده ثروتمندان , ابتدا به فقرای فامیل و نزدیکان خویش رسیدگی کنند. یک فرد مسلمان , تنها نباید به فکر همسر و فرزندان خود باشد و لا غیر ؛ بلکه رفع نیازهای والدین ( البته پدر و مادر جزء بخش اول به حساب می آیند ) , خواهر و برادر , فرزندان آنها , و اقوام و خویشان از تکالیف مهم مسلمانان متعهد است . خداوند در قرآن کریمش فرموده : فات ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ذلک خیر للذین یریدون وجه الله و اولئک هم المفلحون (روم / 38 )
پس به خویشان و بینوا و وامانده ی در راه , بهره اش را بده ؛ این برای آنان که روی خدا راخواهانند بهتر است و آنانند رستگاران . در آیه ی 215 سوره ی بقره آمده : قل ما انفقتم من خیر فللوالدین و الاقربین و الیتمی و المساکین و ابن السبیل بگو آنچه انفاق کنید از مال , پس برای والدین و نزدیکان و یتیمان و بینوایان و درماندگان در راه است .

بخش سوم : محرومین جامعه و چرخه ی اقتصادی
بی توجهی نسبت به نیازمندان جامعه , عواقب شومی را بدنبال خواهد داشت . ریشه ی این بی توجهی ممکن است در نگاه استقلالی به مال باشد . اگر ما به ثروت , به چشم یک امانت الهی در دستانمان بنگریم , بدون شک آنرا در جایی خرج خواهیم کرد که صاحب امانت ( خدای متعال ) امر فرموده است . هیچگاه یک صندوق دار بانک , از پرداخت وجوهی که به امانت در نزد اوست بخل نمی ورزد ! لذا یک فرد ثروتمند ابتدا حقوق شرعی ( خمس و زکات ) را از مال خود خارج کرده , سپس به نیازهای خانواده , اقوام و مردم خویش می پردازد و این ثروت را آزمونی از جانب حق تعالی می بیند !
حضرت علی ( علیه السلام ) می فرمایند : ان الله سبحانه فرض فی الاموال الاغنیاء اقوات للفقراء , فما جاع فقیر الا بما متع به غنی و الله تعالی سائلهم من ذالک (1) خدای سبحان روزی فقراء را در اموال سرمایه داران قرار داده است , پس فقیری گرسنه نمی ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره ی گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید .
ما اگر باور کنیم کمک به فقرا و محرومان , همچون زدن شاخه های اضافی درخت است که نه تنها چیزی از آن کم نمی کند بلکه درخت را بارور تر می کند , در رسیدگی به نیازمندان کوتاهی نمی کنیم . آیت الله جوادی آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : در میان اعمال خیر , انفاق بیش از سایر کارها فزونی و برکت می آورد (2)
خداونددر قرآن کریمش فرمود : مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مائة حبة (بقره / 261 ) مثل آنان که ببخشند مال خود را در راه خدا مانند دانه است که برویاند هفت خوشه در هر خوشه صد دانه .
شاید بتوان گفت : در کنار انواع کمکهای مالی ( اطعام , و تهیه ی لباس و سکنی دادن به فقرا) بهترین کار , تقویت چرخه ی تولید و ایجاد کار در جامعه باشد . اسلام با انبار کردن و پس انداز کردن و ذخیره نمودن ( همچو مورچه ) و تنها به فکر خود و خانواده ی خود بودن , مخالف است ؛ اما با تولید و کمک به چرخه ی اقتصادی و نیاز های جامعه هیچ مخالفتی ندارد ؛ بلکه این کار بهترین روش برای استفاده ی از ثروت است .
با نگاهی گذرا به زندگی اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) , این مسأله را به وضوح مشاهده خواهیم کرد . حضرت امیر المؤمنین , مولی الموحدین علی ( علیه السلام ) نه تنها شبها با بار نان به درب خانه ی فقرا می رفت , بلکه همه ی تلاش خویش را در جهت ایجاد نخلستانها و کندن چاه های فراوان ( که هنوز هم موجود است ) و وقف آنها برای منافع مسلمین بکار می برد . جامعه ای که اقتصاد بیمار و ضعیف داشته باشد , شرایط سلطه ی بیگانگان را بر خود فراهم می کند . اینطور نیست که تنها دولت وظیفه داشته باشد در جهت بهبود چرخه ی اقتصادی فعالیت کند ؛ بلکه هر یک از توانگران جامعه , وظیفه ی شرعی دارند این امانت الهی ( مال و ثروت ) را در جهت عزت و سربلندی جامعه ی خویش صرف کنند .
خلاصه اینکه : دین اسلام دین تعادل است ؛ لذا در مسأله ی اقتصادی نیز نه راه افراط را می پسندد و نه راه تفریط را ؛ خدای سبحان در بیان ویژگیهای عباد الرحمان می فرماید : و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذالک قواما (فرقان / 67 ) کسانی که هر گاه انفاق کنند نه اسراف می نمایند و نه سختگیری , بلکه میانه رو و معتدل باشند.
کتابهای زیر برای مطالعه معرفی می گردد :
- الگوی مصرف و تهاجم فرهنگی / ابراهیم رزاقی
- مدیریت خانه / محمود حائریان
- اقتصاد خانواده / زهرا افشاری .
پیروز باشید .

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید