سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2719607

  بازدید امروز : 241

  بازدید دیروز : 198

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
بر [شمار] برادران خود بیفزایید ؛ زیرا هرمؤمنی را در روز قیامت، شفاعتی است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 93/2/22::: ساعت 11:17 صبح

از کجا بفهمیم که بهشتی هستیم یا جهنمی؟ 

با توجه به این که در قیامت خدای تعالی حاکم و قاضی است «فالله یحکم بینکم یوم القیامه» (نساء، آیه 141).
اجرای عدالت توسط حق تعالی بسیار واقعی و موشکافانه است «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره» (زلزله، آیات 7 و 8).
قضاوت قطعی نسبت به بهشتی یا جهنمی بودن افراد در دنیا کار درستی نیست. شهید مطهری در این زمینه کلامی دارد که قسمتی از آن را نقل می نماییم. ایشان فرموده است: حساب اشخاص در دست خدا است. هیچ کس حق ندارد درباره کسی به طور قاطع اظهار نظر کند که اهل بهشت است یا دوزخ. اگر از ما بپرسند: آیا شیخ مرتضی انصاری با آن زهد، تقوا، ایمان و عمل شناخته شده اش، حتما اهل بهشت است یا نه؟ پاسخ ما این است که آن اندازه که ما از آن اطلاع داریم خیر و نیکی است اما این که صد در صد بگوییم اهل بهشت است در اختیار ما نیست. خدا است که بر همه ضمایر اشخاص مطلع است و تمام اسرار و خفایای نفوس را می داند و حساب خلایق نیز با او است. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 93/2/22::: ساعت 11:10 صبح

اعتکاف چه ثمره ای برای ما دارد؟

دوست گرامی. هدف دین و سیر و سلوک انسان دینی به سوی کمال رسیدن به مقام فنای فی الله از طریق عبودیت است. در این راستا اعتکاف یکی از بهترین اعمال عبادی است که در آن انسان سه روز کامل تمرین عبودیت و فناء فی الله دارد. این سه روز تاثیر بسیاری برای رسیدن به حالت فناء و درک اثرات معنوی آن دارد و می تواند در انسان سالک انگیزه قوی ای برای ا دامه مسیر سلوک و فناء ایجاد نماید. موفق باشید. 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 93/2/20::: ساعت 9:6 صبح

دوست گرامی. هدف سیر و سلوک انقطاع از دنیا و فناء فی الله است. در ا ین راستا چله نشینی یعنی چهل روز تمرین اخلاص و بندگی و ترک گناه و لذت ها به منظور تمرین جهت فنای فی الله و ترک دنیا.
 منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود.
اهمیتی که در چله نشینی بر عدد چهل داده شده است، به خاطر اسرار و خواصی است که در این عدد است که باعث ظهور استعدادات و به کمال رساندن ملکات است. همچنان که انسان در چهل سالگی به کمال و بلوغ عقلی خود نایل می شود: «إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَی وَ عَلی‏ والِدَی‏»؛[1] و چون (انسان) به چهل سالگی برسد گوید پروردگارا مرا توفیق ده که بر نعمتت که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشتی سپاس بگزارم.
عبادت اربعین، در قرآن نیز بیان شده در جایی که خداوند، وعده ای به حضرت موسی داد و در مدت چهل روز او را به میقات خود فراخواند: "فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیلَة".[2]
این عبادت و مراقبت اربعینی مورد توجه اهل سلوک بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است. از جمله این روایت: «من أخلص لله أربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه»؛[3] هرکس چهل روز خود را خالص برای خدا گرداند چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد. و این روایت از امام باقر(ع): "مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه‏"؛[4] هیچ بنده ای ایمان خود به خدا را در چهل روز خالص نگرداند، مگر آن که پروردگار، او را نسبت به دنیا کم توجه کرده و دردها و درمان ها را نشانش خواهد داد. سپس، حکمت در قلب او استوار شده و زبان خود را نیز به حکمت خواهد گشود.
عرفا برای مراقبات لازم که در مدت چهل شبانه روز باید رعایت شود دستور العمل های خاصی توصیه کرده اند که به طور کلی شامل بیشترین پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده و همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر مدام و عبادت باشد.البته می دانیم که بر اساس آموزه های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرار گیرد و محدود کردن آنها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.
گاهی در عرف چنین برداشت می شود که اربعین یا چله نشینی لزوما دارای شرط عزلت ظاهری نیز بوده و حتما سالک باید در مکانی خلوت و دور از مخالطت با مردم به عبادت مشغول شود که در این زمینه باید گفت که چنین الزامی وجود نداشته، بلکه اگر سالکی بتواند در عین حضور در اجتماع، اعمال خود را خالص نماید، مطمئنا از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.
بسیاری از عرفا و علمای شیعه به عبادت اربعین اهمیت داده و خود بدان عمل کرده اند برای نمونه می توان به سید بحر العلوم همچنین مجلسی اول و دوم اشاره کرد:
در کتاب سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم[5] چنین آمده است:«خاصیت اربعین در ظهور فعلیت و بروز استعداد و قوه و حصول ملکه امری است مصرح به در آیات و اخبار و مجرب اهل باطن و اسرار».[6] بحر العلوم در جای دیگری از این کتاب در مورد سیر و سلوک می نویسد: «بدانکه من بعد از اراده سلوک به عزم مجاهده اکبر و اعظم و اراده قدم نهادن در وادی ذکر، ابتدا همتی برآوردم و توبه از آنچه می کردم و ترک عادت و رسوم نمودم. در اربعینیات سر به جیب ذکر فرو بردم و در اربعینی نیز اربعین قرار دادم».[7]
همچنین ملا محمد تقی مجلسی در مورد عبادت اربعین می نویسد: «یکی از اعتراضات ایشان آن است که عبادت اربعین بدعت است و این باطل است؛ زیرا که بدعت آن است که مذکور شد و احادیث دال بر فضیلت عبادت اربعین بسیار است».[8]
بنابراین عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب می شود، ولی آنچه از طرف خود عرفا هم تذکر داده شده این است که چله نشینی(به معنای عزلت) نباید تبدیل به وسیله ای برای گریختن از جامعه و انزوا طلبی باشد. عرفا در مورد عبادت اربعین، اهمیت اصلی را به مراقبات باطنی و عزلت قلبی در این مدت داده اند و جز در مواردی به چله نشینی با شرط عزلت ظاهری و انقطاع کامل از رابطه با مردم توصیه نکرده اند.
گناه و مخالفت با مولی و توجه به دنیای مذموم چله نشینی را باطل می کند
در مورد روزهای خوب دستور خاصی نداریم ولی از اول ذی قعده تا دهم ذی حجه که اربعین حضرت موسی ع بود برای این منظور خوب است همچنین ماه رجب و شعبان و رمضان مناسب است.
-------------------
[1]  الاحقاف، 15.
[2] اعراف، 142.
[3]  شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 94، انتشارات رضی، قم، 1363 ه ش.
[4]  کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 16، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[5]  بحر العلوم، محمد بن مهدی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، انتشارات علامه طباطبائی، مشهد، 1417.
[6] همان ، ص 39.
[7]  همان ، ص 211.
[8]  مجلسی، محمد تقی، رساله تشویق السالکین، ص21، انتشارات نور فاطمه، 1375.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 93/2/18::: ساعت 11:58 صبح

آیا تجمل گرایی بر سبک زندگی اسلامی و سیر و سلوک توحیدی تاثیر دارد؟

دین اسلام برای تمام ابعاد زندگی بشر دستورات و معارف سازنده ای را معین کرده است به نحوی که هیچ قضیه و مسأله ای نیست مگر این که خداوند تبارک و تعالی بیانی روشنگر را در آن ملاحظه کرده و از طریق انبیا و اولیا اعلام نموده است .

خواست خداوند در تکالیف و واجبات و محرمات به گونه ای است که در کمال انسان تاثیر گذار است ونقش سازنده ای در انسان و زندگی او دارد به شرط آن که انسان اعتدال و میانه روی را رعایت کند. زیاده روی حتی در عبادات و اعمال صالح هم در اسلام سفارش نشده، بلکه نکوهش نیز شده است.

امروزه زندگی های ما به دلایل مختلفی که غالبا خود برای خودمان درست کرده ایم مشکل شده است.

اسلام سبک زندگی صحیح و میانه و راحت و در مسیر رضای خداوند را برای ما فراهم کرده است، اما ما انسان ها با جاده های انحرافی مختلفی که برایش درست کردیم، سبک زندگی را تغییر داده و از مسیر صحیح زندگی اسلامی و دینی خارج شده ایم ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 93/2/9::: ساعت 11:47 صبح

سلام ?ریشه ی ریا در چیست؟؟? چطور انرا ترک کنیم؟

ریشه یابی ریا:

ریا یعنی نشان دادن عبادت و بندگی به مردم برای جلب شهرت یا مال و مقام دنیوی. بنابر این ریا ریشه در دنیا دوستی و مال و مقام دوستی دارد و خاص انسان های دنیا طلب و اهل دنیا است. اینگونه دنیا دوستی چون شرک خفی است و ریشه شرک در نفاق است، بنابراین ریا ریشه در شرک و نفاق هم دارد.

ریا کار ، اگر ایمان کامل داشته باشد می داند که ریا برای جلب مردم سودمند نخواهد بود . آن چه خدای خواسته به او می رسد و اگر خدای نخواهد ، تمامی آن چه او رشته است پنبه خواهد شد ، بلکه ریا رسوا و مفتضحش خواهد ساخت ، در نتیجه ، محرومیت ها کشیده و از ملک زرق و ریا دست خالی باز گشته ، بلکه بار رسوایی دنیاو حرمان از بهشت خدای را در آخرت ، بر دوش گرفته ، مراجعت کرده است .

ریا از آن جا ناشی میشود که انسان خیال میکند در مقابل خداوند ، مردم هم چیزی هستند و میشود با جلب توجه مردم ، انسان به جاه و مقامی برسد ، و این شرک در توحید افعالی است . آدمی با باور به توحید افعالی از ریا خلاص میشود . یعنی این که انسان واقعا یک واقعیت قطعی را درک و قبول کند و آن این است که همه چیز دست خداست . دلهای مردم نیز در اراده و اختیار او است . اگر به یقین بدانیم کسی که با خدا است ، همه چیز دارد و کسی که از او جدا است ، هیچ چیز ندارد و ایمان حقیقی به قرآن داشته باشیم که میفرماید : همة عزت ها از آن خداست هرگز برای جلب توجه مردم و کسب وجاهت و آبرو یا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به اعمال نفاق آلوده و ریایی نمیکنیم . فرعون با تمام قدرت برای نابودی حضرت موسی? اقدام کرد و چقدر نوزاد پسر را کشت تا بچهای را که بر باد دهندة تخت و تاج او خواهد بود ، در نطفه خفه کند ، ولی ارادة حق تعالی بر این بود که موسی? در دربار فرعون پرورش یابد . پس اگر قلب یقین کند چنانچه همة عالم تصمیم به نابودی یا بی آبرو کردن ما بگیرند ، ولی مشیت الهی بر عکس آن باشد ، همان خواهد شد که قلم تقدیر نوشته است و هرگز اعمال ریایی از ما سر نمیزند. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 93/2/4::: ساعت 10:50 صبح

سالک مؤمن واقعی کیست ؟ 

در پاسخ به سوال شما نسبت به مومن واقعی روایتی را از پیامبر اعظم ص برایتان نقل می کنیم که تقریبا تمامی صفات مومن در آن آمده است.

رُوِی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: لا یکْمُلُ الْمُؤْمِنُ إِیمَانُهُ حَتَّى یحْتَوِی عَلَى مِائَةٍ وَ ثَلَاثِ خِصَالٍ فِعْلٍ وَ عَمَلٍ وَ نِیةٍ وَ ظَاهِرٍ وَ بَاطِنٍ-  فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یا رَسُولَ اللَّهِ مَا یکُونُ الْمِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ فَقَالَ یا عَلِی مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ یکُونَ جَوَّالَ الْفِکْرِ- جَوْهَرِی الذِّکْرِ- کَثِیراً عِلْمُهُ - عَظِیماً حِلْمُهُ

 از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند ایمان مومن کامل نمی شود تا اینکه دارای 103 خصلت در فعل و عمل و نیت و باطن و ظاهر گردد.

آنگاه امیرالمومنین( ع) فرمودند: یا رسول الله آن 103 خصلت کدامند؟  فرمودند یا علی از جمله صفات مومن اینست که:اندیشه اش بسیار متحرک و پویاست– ذاتا متذکر وبه یاد خداست– علم و دانشش فراوان– بردباریش بزرگ

جَمِیلَ الْمُنَازَعَةِ - کَرِیمَ الْمُرَاجَعَةِ - أَوْسَعَ النَّاسِ صَدْراً - وَ أَذَلَّهُمْ نَفْساً

خوش برخورد در کشمکش– بزرگوار در بازگشت و پذیرش– سعه صدرش از همه بیشتر– و نفسش از همه خاکسار تر است

ضِحْکُهُ تَبَسُّماً - وَ اجتماعه تَعَلُّماً - مُذَکِّرَ الْغَافِلِ-مُعَلِّمَ الْجَاهِلِ

خنده اش تبسم– گردهماییش برای تعلم و یادگیری– تذکردهنده به غافل– و آموزنده جاهل است

لَا یؤْذِی مَنْ یؤْذِیهِ وَ لَا یخُوضُ فِیمَا لَا یعْنِیهِ وَ لَا یشْمَتُ بِمُصِیبَةٍ ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 93/2/3::: ساعت 12:31 عصر
آیا لازم است انسان مسیر کمال را طی کند و خود را به زحمت و ریاضت عبادتهای خاص بیندازد تا سلوک اتفاق بیفتد؟

دوست گرامی. سلوک دو مرحله دارد عقلانی و عرفانی. ریاضت های خاص مربوط به سلوک عرفانی است که بیشتربه خواص از مومنین اختصاص دارد . سلوک عقلانی عمومی تر است و همه می توانند در آن حرکت کنند و شامل همین دین داری معمولی می شود. سلوک عقلانی یعنی اندیشه و اعتقاد و اخلاق و عمل مستند به حجت و دلیل شرعی عقلی و نقلی و از نظر عملی هم منحصر به انجام واجبات و ترک محرمات می باشد واختصاصی به گروه خواص هم ندارد. این دو مرحله سلوک اگر عالمانه و خالصانه طی شود قطعا تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت انسان است و شکی در تاثیر آن نیست. هدف ا ز سلوک فناء فی الله است که باعث می شود انسان به خدا نزدیک گردد، در حالی که گناه باعث می شود انسان فناء فی الدنیا پیدا کند و از خدا دور شود. سعادت و لذتی که نصیب انسان می شود به هیچ وجه با سختی و ریاضتی که مومن برای رسیدن به آن و فناء فی الله می کشد قابل مقایسه نیست. آنچه انسان بدست می آورد بسیار بیشتر است از سختی و ریاضتی که می کشد . موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 93/2/2::: ساعت 9:23 صبح

زنده بودن با زندگی کردن فرق دارد از کجا بدانیم که داریم زندگی می کنیم یا فقط زنده ایم؟

چند وقت پیش خبرنگاری از یک کارگر ساده ای که دوچرخه داشت، پرسید: شما از زندگی خودتان راضی هستید. کارگر جواب داد: بله خدا رو شکر زنده ایم. بعد از یک پزشک همین سوال رو پرسید. پزشک گفت: نه راضی نیستم. خبرنگار با تعجب روکرد به پزشک و گفت: خیلی عجیبه من همین سوال رو قبلا از یک کارگر ساده که دوچرخه داشت پرسیدم گفت بله زنده ایم شکر، ولی شما با این همه امکاناتی که دارید می گویید نه راضی نیستم! 

پزشک به خبرنگار گفت: خوب اون کارگر گفته زنده ایم خدا رو شکر و زنده بودن با زندگی کردن خیلی فرق دارد. من هم زنده ام ولی از زندگی کردن خودم راضی نیستم.

زنده بودن لازم است اما کافی نیست. باید زندگی کرد. خیلی از آدمها فقط زنده اند و نفس می کشند. این کافی نیست. حیوانات هم زنده اند و نفس می کشند. زندگی، یعنی حرکت به جلو. کسانی زندگی می کنند که در طول زندگی خودشون دائم در حال سیر و حرکت تکاملی هستند. هر روزشون با روز قبل فرق می کنه. هر روزی که می گذره عالم تر، توانا تر، با فضیلت تر و با اراده تر می شوند. همیشه در حال رشد و شکوفایی استعداد های خودشون هستند. زنده بودن با سکون شخصیت هم سازگاره، ولی کسی که واقعا زندگی می کنه سکون و درجا زدن اصلا برایش معنا نداره. از هر دقیقه و ثانیه عمرش برای یاد گرفتن، رشد کردن و بزرگ شدن استفاده می کنه. برای عمرش ارزش قایله. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 93/1/31::: ساعت 10:20 صبح
به چه طریقی دعاوعبادت بکنیم تاعارف بشویم وچگونه خودراتزکیه ومنزه بکنیم. دیپلم دارم و 56سال سن دارم؟

دوست گرامی. برای شما در این سن بهترین و نزدیک ترین راه برای عارف شدن ولایت معصوم علیه السلام است. یعنی خودتان را با امام زمان عج هماهنگ نمایید و برای بدست آوردن دل آن حضرت و رضایت ایشان برنامه ریزی کنید. ابتدا بکوشید عاشق امام زمان باشید و با ایشان دائم مناجات و ارتباط داشته باشید و سپس هر کار یا برنامه یا اخلاق و رفتاری که در زندگی دارید و حضرت از آن راضی نیست حذف نمایید و کارهایی را انجام دهید که حضرت را خشنود می کند. مثلا حضرت از آدم بی سواد خوشش نمی آید بکوشید با سواد شوید و اهل مطالعه و تفکر باشید و حضرت از کسی که واجباتش را انجام نمی دهد یا سهل انگاری می کند یا گناه می کند راضی نیست بکوشید تا با انجام واجبات و ترک گناه ایشان را راضی کنید . وقتی حضرت بیدار است بیدار باشید چون نماز می خواند نماز بخوانید و هنگامه دعا دعا کنید و همانند او خوراک بخورید و بخوابید و مانند آن، به این صورت شما می توانید به روش شیعه که بهترین روش است، خودسازی کنید و برای خود برنامه سلوک داشته باشید و خود را منزه و تزکیه نمایید. بدین صورت شما هم اهل توحید می شوید هم اهل ولایت و در واقع دینتان کامل است. موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 93/1/27::: ساعت 10:31 صبح

فرق سالک مجذوب و مجذوب سالک چیست؟

 

اگرچه در سلوک الی الله با شیوه‌های متفاوتی روبه رو هستیم که: الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق ولی در یک نگرش کلی می‌توان سالکان کوی حضرت دوست را به دو گروه عمده مشخص تقسیم کرد: 

1)  مجذوبان سالک.

2) سالکان مجذوب که خود به دو دسته‌اند: سالکان مجذوبی که روش خانقاهی دارند، و سالکان مجذوبی که مشی سلوکی آنان کاملا بر مبانی اخلاق اسلامی استوار است.

مجذوبان سالک به سالکانی گفته می‌شود که پیر و مربی ظاهری ندارند و در اثر مددهای باطنی و عنایت‌های غیبی تربیت پیدا می‌کنند و دارای نفوس پاک و رحمانی می‌شوند و تعداد این گروه از سالکان در هر منطقه جغرافیایی و مقطع زمانی شاید از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند و هر کدام از آنان در منطقه‌ای از کره زمین زیر نظر ولی زمان انجام وظیفه می‌نمایند و پس از درگذشت هر یک سالک دیگری جایگزین وی می‌گردد. این نحوه سلوک را (سلوک اویسی) می‌نامند و شاید راز وجه تسمیه آن در سلوک پر رمز و راز اویس قرنی نهفته باشد زیرا اویس با این که در زمان رسول گرامی اسلام (ص) زندگی می‌کرد و از اصحاب سر امیر مومنان علی(ع) به شمار می‌رفت ولی ظاهراً ارتباط فیزیکی با این دو کانون نورانی نداشت و در شهر یمن با مادر پیر خود روزگار می‌گذرانید و خود را روز و شب وقف خدمت مادر سال خورده کرده بود با این همه اشراقات باطنی او از سیر نوری در آفاق این دو خورشید همیشه نورانی حد و حصری نداشت ولی پس از در‌گذشت مادرش به خدمت امیرمومنان شتافت و به حمایت بی چون و چرا از آن حضرت همت گماشت تا در یکی از جنگها به شرف شهادت نایل آمد و اگر بخواهیم مصداق کاملی در میان سالکان برای این بیت شعر پیدا کنیم: ادامه مطلب...

 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید