سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2716868

  بازدید امروز : 142

  بازدید دیروز : 332

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
به کار بستن دانش را وا نمی گذارد، جز کسی که در پاداش آن تردید دارد . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 11:54 صبح

تبلیغ توحیدی دین!
 
 به این دلیل که توحید و خداپرستی روح و راهبرد اصلی دین اسلام است، بر تمام مبلغان دینی لازم است که راهبرد تبلیغات دینی خود را توحید و خداپرستی قرار دهند. البته محتوای تبلیغ می تواند موضوعات مختلف باشد و اقدامات علمی و عملی فراوانی درمسیر خودسازی وزندگی توحیدی آموزش داده شود، اما همه این آموزش ها باید در قالب و راهبرد توحید انجام شود، تا موثر باشد.

توحید تنها روشی است که می تواند انسان تربیت کند و ما را به کمال نهایی خود برساند. هدایت گران دینی بیش از پیش باید در این زمینه مهارت داشته باشند و مردم را به توحید و خداپرستی و دوری از شرک و پرستش غیر خدا دعوت نمایند.
 
مردم ما نماز می خوانند و روزه می گیرند و بسیاری از واجبات ومناسک دین را انجام می دهند، اما به خوبی با روش جهاد و مبارزه با شرک و مظاهر و تبعات آن آشنا نیستند، در حالی که دین داری و بندگی با مبارزه و جهاد اکبر و کبیر، شروع می شود. این موضوع باعث می شود کارهای مثبتی که انجام می دهند، چندان موثر نباشد.
 
خداپرستی در صورتی موثر است و انسانیت را رشد می دهد، که خالص باشد. اخلاص شرط توحید است. ما از کلمه لا اله الا الله آموخته ایم کسی که به سوی خدا می رود در قدم اول باید  از شرک تخلیه شود و بعد با خداپرستی خالصانه به خدا نزدیک گردد. این نوع پرستش است که انسان ساز است و آدمی را به آزادی انسانی و اختیار و معرفت واقعی و مقامات بلند عرفانی می رساند.
 
خیلی ها سوال می کنند که چرا ما پنجاه سال نماز می خوانیم و عبادت می کنیم اما به جایی نمی رسیم . تاثیر این عبادت ها در ما خیلی ملموس و آشکار نیست.
پاسخ آن است که این عبادت ها، به این دلیل که معمولا با شرک و گناه که مظهر شرک است، همراه است، بی خاصیت می شود. شرط عبادت تاثیر گذار، اخلاص در نیت و خالص شدن عمل از هرگونه شرک و گناه است.
 
ما باید به مردم روش درست پرستش خدا و عبادت خالصانه را بیاموزیم و به آنها یاد بدهیم که چگونه خود را از شرک و پرستش غیر خدا تخلیه نمایند. تا کارهای پرستشی و مثبتی که انجام می دهند تاثیرات آنرا به صورت ملموس در خود و زندگی خود حس کنند.
یک عالم دینی باید متخصص پرستش باشد، یعنی هم پرستش غیر خدا را بشناسد و با انواع و آثار آنها آشنا باشد و هم در طریقه صحیح و گستره پرستش خداوند یکتا، مهارت داشته باشد و از این طریق بتواند انسان شایسته و سالم و کامل تربیت کند.

در پایان تذکر می دهم که توحید همان ثقل اکبر و صراط مستقیم الهی است که باید هر مسلمان با حقیقت آن آشنا باشد. اما این موضوع نباید باعث شود که ما از اهمیت و تاثیر و نقش ولایت غافل شویم.
ولایت شرط توحید است و بدون آن هیچ کسی به وصول نخواهد رسید. اما خوشبختانه در تبلیغات دینی ما موضوع ولایت چندان غریب نیست و به آن پرداخته می شود.
مردم ما به اهمیت موضوع ولایت تا حدی واقف هستند، آنچه در حوزه و جامعه و فرهنگ ما مورد غفلت قرار دارد، حقیقت توحید و تفکر توحیدی و زندگی توحیدی است.
قرآن کریم کتاب توحید است، گاهی انسان می اندیشد که این کتاب مقدس هنوز محجور مانده و خاک می خورد و کسی حاضر نیست آنرا به درستی تلاوت کند و گوهر توحید را از عمق آن استخراج نماید و آنرا که دوای تمام دردهای بشر و مایه تمام کمالات انسان است، بیاموزد و بیاموزاند.
شنیدم که به تازگی حضرت آیت الله وحید خراسانی به یکی از مشاهیر تبلیغ فرموده بودند: من فکر می کنم که قرآن هنوز باز نشده و دست نخورده مانده است. بیایید برای این موضوع چاره اندیشی کنیم.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 11:53 صبح


راهکار رسیدن به آگاهی راهبردی:

مقدمه: هرم علم را در سه سطح تعریف می کنند:
 
1.  داده های خام
2.  پردازش داده های خام و تبدیل آن به اطلاعات علمی
3.  جمع بندی اطلاعات علوم مختلف و رسیدن به آگاهی جامع کلان نگر
 
توضیح:
داده های خام مانند اسم و آدرس و شماره تلفن و دوستان و جستجوهای اینترنتی و شبکه های اجتماعی که عضو است شماره تلفن های گوشی سایت هایی که سر می زند. نظرهایی که می دهد و کتاب ها و مقالاتی که  نگاشته است. همه اینها داده های خام است.
 
این داده ها در جایی پردازش می شود و به این نتیجه می رسند که آن شخص چگونه شخصیتی است با چه اهدافی و از او چه استفاده هایی می توان برد و آیا برای منافع آنها خطرناک است یا نافع است و مانند آن. این داده ها را سازمان های اطلاعاتی پردازش می کنند و نتیجه می گیرند.
 
در مورد اطلاعات علمی هم همین وضعیت حاکم است. اطلاعات علمی از پردازش داده های خام علمی بدست آمده است. هر علم در حقیقت مجموعه ای از اطلاعات علمی است که پیرامون موضوع آن علم گردآوری و پردازش شده است.
 
این اطلاعات مانند قطعه های یک پازل هستند که باید در کنار هم قرار گیرند تا پازل کامل و معنا دار شود. در حوزه دین، علوم مختلفی تدریس و تحقیق می شود. این علوم در حد اطلاعات هستند و مانند قطعه های پازل می مانند که عالم دینی باید با جمع آوری و چینش آنها به مفهوم کلی و آگاهی جامع و پیام کلی آن پازل برسد. آن دریافت جامع و کلان نگر را آگاهی می گویند.
 
در حقیقت علم که کشف حقیقت است وقتی حاصل می شود که انسان به آن آگاهی جامع برسد و نگاه کلان نگر پیدا کند و معنای کلی و راهبردی حاکم بر تمام اطلاعات گوناگون یک علم را یکجا دریافت کند. آگاهی، نوعی جمع بدنی اطلاعات علمی است.
 
البته وقتی انسان به این مرحله از علم و آگاهی رسید خدای متعال هم وارد می شود و به آن انسان محقق و پژوهگر علم کلی را القاء می نماید. العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء من عباده. علم حقیقی همان نوری است که انسان مستقیم از خدای متعال دریافت می کند و به قلبش وارد می شود.
 
اگر کسی در مسیر بندگی قرار گرفت و تمام تلاش خود را برای دریافت اطلاعات علمی گوناگون یک حوزه علمی انجام داد، با یک شرط بسیار مهم که اخلاص در نیت است، خدای متعال نور علم و آگاهی را در قلب او می اندازد و انسان ناگهان احساس می کند که به آگاهی کلی و حقیقت علم دست یافته است. در این لحظه است که او به یک نگاه جامع کلان نگر و جمع بندی در حوزه آن علم می رسد و عالم می شود.
 
این علم و معرفت است که به انسان قدرت و اراده تاثیر گذاری می دهد وگرنه ما عالمان اطلاعاتی فراوان داریم که چندان تاثیر گذار نیستند.
 
علم در راس صفات ذاتی حق تعالی قرار دارد، این بدین معنا است که ریشه تمام کمالات الهی در علم است. در انسان هم همین وضعیت حاکم است. علم ریشه تمام کمالات انسانی است. اگر کسی به علم و آگاهی دست یافت به ریشه کمالات دست یافته است و راه کمال به رویش گشوده می شود.
 
علم توحید با علوم توحیدی متفاوت است. علومی که در حوزه تدریس می شود، علوم توحیدی هستند، علم فقه و اخلاق و تفسیر و تاریخ و کلام و مانند آن، همه علوم توحیدی هستند. کسب این علوم لازم است اما آنچه انسان را به معرفت می رساند، علم توحید است.
علوم توحیدی لازم هستند اما کافی نیستند. علوم توحیدی در دامنه هرم علم قرار دارند و علم توحید در راس هرم .
راهبرد درک و تاثیر گذار نمودن تمام علوم توحیدی علم توحید است. علوم توحیدی باید با علم توحید درک شوند تا موثر واقع شوند. علم توحید نقش راهبردی برای علوم توحیدی دارد.
 
علت اینکه اهل عرفان تنها به توحید می پردازند و موضوع عرفان را روی علم توحید متمرکز کرده اند، این است که تنها از این طریق انسان به معرفت و آگاهی می رسد.
 
هنگامی که انسان به آگاهی و معرفت می رسد، اولا بیدار می شود و ثانیا عاشق حقیقت می شود و در اثر این عشق بی قراری عجیبی برای رسیدن به معرفت بیشتر به او دست می دهد. این عشق و بی قراری باعث می شود با نیروی بسیار زیاد و انگیزه فراوانی به سوی خداوند و قرب به او حرکت کند. 
 
عاشق سالک در اثر این بیداری و عشق، از تمام آلودگی ها و بدی ها و شرک تخلیه می شود و با حرکت عاشقانه توحیدی در مسیر خداپرستی و سلوک عرفانی به مقامات عرفانی می رسد.
 
عالمان و طلبه های حوزه متاسفانه به دلیل اینکه علم توحید را به درستی نمی شناسند و اهمیت آن را نمی دانند، معرفت و عشق در وجودشان شکوفا نمی شود و صرفا به اطلاعات توحیدی که حوزه به آنها می آموزد، بسنده می کنند.
مشغولیت افراطی به اطلاعات علمی گوناگون و غفلت از توحید و حقیقت باعث می شود که انسان از وصول به عرفان و عشق محروم بماند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 11:53 صبح


علم استراتژیک توحید، مبنای تفکر طلبه ها و عالمان دینی!

یکی از نیاز های جدی طلاب علوم دینی داشتن مبنای فکری برای مهندسی ذهنی خود و سیستمی فکر کردن است. تفکر سیستمی برای عالمان دینی یک ضروت است. بدون این نوع تفکر ذهن عالمان دینی مانند دانه های تسبیحی می ماند که نخ ندارد. برای سیستمی کردن ذهن یک راهکار مهم وجود دارد و آن آشنایی با راهبرد دین یعنی توحید است. تفکر توحیدی راهبرد علم و تفکر سیستمی و درک عالمانه دین توحیدی اسلام می باشد.
حتی کسانی که با حقیقت توحید آشنایی دارند معتقد اند که برای عالم شدن دانستن علوم توحیدی کافی نیست. عالم دینی علاوه بر تحصیل علوم دینی و توحیدی در دامنه هرم علم، باید با خود علم توحید که در راس این هرم قرار دارد کاملا آشنا باشند. توحید حقیقت هستی و حقیقت دین است و تا کسی با حقیقت هستی و دین آشنا نباشد، از علم حقیقی برخوردار نیست. 

 توحید، راس هرم علم:
 
علم و آگاهی دارای هرمی است که در راس آن آگاهی توحیدی قرار دارد. اگر کسی به راس هرم آگاهی که همان معرفت توحیدی است برسد و مزه شیرین آن را بچشد چنان بیدار، عاشق علم و بی قرار می شود که از خواب و خوراک می افتد. یکوقت یک طلبه و سخنران با سختی تلاش می کند تا مطلبی برای سخنرانی خود تنظیم کند، ولی یک وقت نه تنها تلاشی نمی کند، بلکه قوای عقلانی و فکری او به کار می افتد و دائما مطالب ناب تولید می کند و در هر زمان و مکانی که از اوبخواهند مطالب تاثیر گذار برای گفتن و آموزش در اختیار دارد. این حالت به برکت تفکر راهبردی توحید و سیستمی و راهبردی اندیشیدن به وجود می آید.
همچنین گاهی شما می خواهید شب وقت سحر بیدار شوید و تلاشی انجام دهید چه در جهت عبادت و چه در جهت تفکر و گاهی هم موفق نمی شوید، ولی یک وقت چنان عاشق می شوید که دیگر نمی توانید وقت سحر بخوابید، برای عالمی که به حقیقت علم و توحید رسیده است و از درون او علم جوشش می کند، وقت سحر حکم کلاس درس و کسب فیض معرفت را دارد و هرگز نمی تواند از شیرینی و نصیبی که می برد، بگذرد و بخوابد.
 
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند      واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.
آب حیاتی که عارف به دنبال ان است همان آگاهی و معرفت توحیدی است که از درون او می جوشد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:4 صبح


چرا مبارزه؟ چرا انقلاب؟

تفسیر توحیدی { لا اله }
جمله توحیدی لا اله الا الله که روح اسلام است، دو بخش دارد. بخش اول آن که نفی شرک است، اشاره به بعد مبارزاتی توحید می کند و بخش دوم آن بر یکتاپرستی تاکید می کند.
بر این اساس اسلام دینی است که دو بخش مهم دارد. بخش اول آن مبارزه و جهاد درونی و بیرونی با شرک و کفر و مظاهر و تاثیرات منفی و تخریبی آن بر بشریت و انسانیت است که به صورت ظلم و استکبار و سلطه گری و هجوم های مختلف فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و اخلاقی نمود پیدا می کند.
بخش دوم توحید که تاکید بر یکتاپرستی دارد، عامل اصلی قرب انسان به خدای متعال و کمال جامعه و تمدن انسانی است. بقای یکتاپرستی در حقیقت آرمان مبارزات توحیدی است. فلسفه نفی شرک و مبارزات توحیدی که در جهاد اکبر و اصغر تبلور می یابد، تحقق خداپرستی در فرد و جامعه می باشد.
در این نگاشته می خواهیم کمی بیشتر درباره بعد منفی توحید یعنی {لا اله} توضیح دهیم.
یکی از مصادیق نفی شرک و مبارزه با مظاهر آن، در صحنه کربلا و در روز عاشورا، اتفاق افتاده است. درست است که امام حسین (ع) رهبر نهضت عاشورا ومحور همه چیز بود و همچنین درست است که هدف امام حسین (ع) بقای مکتب توحیدی اسلام و حفظ خداپرستی در عالم و تاریخ بود، اما باید توجه داشته باشیم که متن این نبرد و جانبازی و قیامی که اتفاق افتاد، ظهور (لا اله) بود.
در این قسمت می خواهیم شما را با اهمیت بخش منفی توحید (لا اله)  بیشترآشنا کنیم. می خواهیم بگوییم که اسلام با مبارزه شروع می شود. مسلمانی نیز با مبارزه شروع می شود. مسلمانی که خداپرست هست اما در جبهه مبارزه با مظاهر شرک و کفر حضور ندارد، یک مسلمان ناقص است. مومن واقعی نیست. به قول امام خمینی (رض) مسلمان آمریکایی است.
چرا؟ چون شعار اسلام با نفی شرک و کفر شروع می شود و خود اسلام و توحید نیز با مبارزه با شرک و مظاهر آن شروع شده است. به محض اینکه پیامبر اکرم ص دعوت خود را علنی کرد مبارزه با مشرکین شروع شد. البته هجوم را مشرکین شروع می کنند چون منافع خود را در خطر می بینند. در ادامه هم زمانی اسلام به اوج خود رسید که مسلمانان مکه را فتح کردند و عملا بساط بت پرستی را از جامعه آن روزگار برچیدند و به آن خاتمه دادند.
جنبه جهادی و مبارزاتی اسلام خیلی مهم است. برای تحقق خداپرستی در جهان ابتدا باید با شرک وکفر و مظاهر آن جنگید. خداپرستی آرمانی است که بدون مبارزه و مقاومت بدست نمی آید.
امام حسین (ع) هم از همین الگو پیروری می کند. قیام امام حسین (ع) تجلی (لا اله) و مبارزه با شرک و مظاهر و تاثیرات منفی آن بر اسلام و مسلمین بود، اگر چه هدف نهایی چنین مبارزاتی بقای (الا الله) یعنی یکتاپرستی و حفظ آن است.
امام خمینی (رض) در انقلاب اسلامی ایران هم از همین الگو پیروی کردند. ایشان قبل از پیروزی انقلاب به مردم آموخته بود که هر چه فریاد دارند بر سر شاه بزنند و به هیچ کاری کمتر از رفتن و سقوط سلطنت شاه راضی نمی شد. زیرا می دانست رژیم شاه مظهر کفر و شرک و دست نشانده شیطان برزگ آمریکا است و تا شاه ساقط نشود، امکان تشکیل حکومت توحیدی و بسط و گسترش خداپرستی در این کشور وجود ندارد. بنابراین انقلاب اسلامی ایران هم با مبارزه با مظاهر شرک و کفر شروع شده و تجلی کلمه (لا اله) است.
آنچه گفته شد در تجلی (لا اله) در جامعه بود. در خودسازی نیز جهاد اکبر درونی با نفی شرک و ترک مظاهر آن، یعنی گناه شروع می شود. انجام واجبات بدون ترک محرمات نه موثر است و نه قابل قبول خداوند. نماز و روزه بدون مبارزه با شرک درونی و جهاد اکبر با هواپرستی و دنیا پرستی و مانند آن، چندان تاثیری در رشد و کمال انسانی ندارد. عبادت اگر با تزکیه نفس همراه نشود، کمال آور نیست و بی خاصیت است.
بسیاری از مومنان را مشاهده می کنیم که علی رغم مثلا پنجاه سال عبادت خدا، رشد محسوسی در آنها مشاهده نمی شود، این به خاطر این است که جهاد اکبر در آنها شکل نگرفته است و بعد مبارزاتی و جهادی توحید فراموش شده است.
نتیجه می گیریم که انقلاب درونی و جهاد اکبر با نفس و شیطان و همچنین انقلاب بیرونی و جهاد کبیر با مشرکان و کافران و منافقان و نفوذی ها یک ضرورت دینی و توحیدی است و بدون آن اسلامیت و مسلمان بودن ناقص است.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:3 صبح

توحید و عبادت تاریخی:
عبادت تاریخی از عبادت جامعه هم گسترده تر است. جبهه موحدان در طول تاریخ به صورت یک مجموعه و جریان واحد، صحنه عبادت خداپرستان است. همه انبیای الهی درطول تاریخ یک عبادت مشترک دارند و شما هر پیغمبری را بردارید، این عبادت مشترک، لطمه می‌خورد. ما باید به همه انبیاء ایمان داشته باشیم، همه مومنین را دوست داشته باشیم. از هیچ مومنی حق نداریم تبری بجوییم ولو مومن انبیاء گذشته باشد.  مومنین انبیاء گذشته هم مشتاق مومنین امم بعدی هستند؛ همه خداپرستان درطول تاریخ یک جامعه واحد هستند که پیوند روحی با هم دارند.
عبادت تاریخی، یعنی تمام موحدان در طول تاریخ در یک صف واحده هستند و همه با هم یک کار انجام می دهند و آن پرستش خدای یگانه و مبارزه با کفر و شرک است.
مقطع ظهور انبیای اولوالعزم(ع) و بعثت پیامبر اسلام (ص) و قیام امام حسین (ع) در عاشورا و کربلا و همچنین انقلاب اسلامی ایران، نقطه های عطف در عبادت تاریخی انسان هستند.
در عبادت تاریخی همه مومنان در صف واحدی هستند، کسانی از ایشان در مسیر پرستش خدا و مبارزه با شرک و کفر شهید می شوند و عده ای منتظر می مانند و هرگز راه و مبارزه با شرک را رها نمی کنند. و من المومین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه و منهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.
به این دلیل که همه موحدان در یک صف واحده در طول تاریخ به عبادت تاریخی مشغول هستند، همه آنها با هم از این عبادت تاریخی ثواب می برند و همه کسانی که در جبهه حق بر علیه باطل می جنگند از ثواب و آثار تمام مبارزات مجاهدان در طول تاریخ بهره مند می شوند. یعنی در عمل شهدای کربلا هم سهیم هستند، چون همه با هم یک کار را انجام می دهند، منتهی برخی به فیض شهادت نایل می شوند و برخی دیگر همچنان به جهاد خود ادامه می دهند.
این عبادت تاریخی خیلی مهم تر از عبادت فردی و اجتماعی است. در قالب عبادت تاریخی ما می توانیم در تحقق «ظهور»  مشارکت داشته باشیم. ظهور که ثمره همه دعوت انبیاء است، عبادت تاریخی است. همه مومنان به اندازه خودشان در آن سهم دارند. منتها کسی ممکن است سهم اش به اندازه یک سلول در کل بدن انسان باشد، یکی هم سهم اش به اندازه روح انسان است، یکی هم به اندازه قلب، سهم دارد.
عبادت تاریخی، یعنی پرستشی که همه اراده‌ها در طول تاریخ خداپرستی دست به هم دست دادند و آن را محقق کردند و نتیجه آن تحقق عبادت در عصر ظهور است؛ تحقق بندگی تام و ظهور ولایت الهی در عالم است.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:2 صبح

توحید و عبادت اجتماعی:
عبادت چند قسم است: عبادت فردی، عبادت اجتماعی، عبادت جامعه، عبادت تاریخی.
عبادت فردی همان مناسک و اعمالی است که انسان مومن در قالب شریعت در جهت قرب به خداوند انجام می دهد و شامل واجبات و مستحبات دینی می شود. تقریبا همه ما با عبادت فردی آشنایی داریم.
اما عبادت اجتماعی، بسیار گسترده است. تمام کارهایی که یک مسلمان در سطح اجتماع و در جهت تعالی نظام اسلامی و مبارزه با دشمنان خدا و کافران و مشرکان انجام می دهد، عبادت اجتماعی است.
اصل انقلاب فراتر از عبادت اجتماعی است. انقلاب توحیدی عبادت جامعه است. عبادت جامعه جزئی از عبادت تاریخی تمام موحدان در طول تاریخ است، اما تلاش ها و مبارزات مردمی ای که در قالب انقلاب توحیدی انجام می شود، خداپرستی اجتماعی است.
عبادت اجتماعی، یعنی حضور اجتماعی و مشارکت انسان مومن در پیشبرد اهداف و ایده ال های جامعه توحیدی و شرکت در مبارزات اجتماعی با قدرت های مادی و کافران و مشرکان در سطح کلان جامعه.
تمام حرکت های سازنده و مبارزاتی یک مسلمان  مومن، در سطح جامعه، عبادت اجتماعی محسوب می شود و علاوه بر تاثیرات مثبت و سازنده اجتماعی و ثواب اخروی، در ساخته شدن و کمال فردی خود انسان در این دنیا نیز بسیار موثر است.
انسان مومن و مجاهد در صحنه عبادت و مبارزه و جهاد است که ساخته می شود و به خصوص جهاد و مبارزات اجتماعی با دشمنان اسلام و انقلاب توحیدی، نقش بسیار موثری در رشد و کمال انسان دارد.
یکی از عبادت های مهم اجتماعی خدمت به خلق خدا است. کسب تخصص و ایفای نقش اجتماعی و خدمت رسانی به مردم و ایفای نقش موثر در مدیریت جامعه و تبعیت و یاری رهبری انقلاب و امام جامعه توحیدی، عبادت های بسیار مهم اجتماعی هستند که هم برای جامعه سازنده است، هم برای فردی که در این امور مشارکت می کند.
تمام تلاش هایی که مردم در زمان انقلاب انجام می دادند، مانند پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات و مقاومت در مقابل نیروهای نظام شاهی و تحمل شکنجه ها و جهاد ها و شهادت ها همه در قالب عبادت اجتماعی تعریف می شود. عبادت اجتماعی هم نزدیک کننده فرد به خداوند است، هم نزدیک کننده جامعه به کمال و سعادت می باشد.
امروز هم شرکت در تظاهرات بیست و دوم بهمن ماه در هر سال یک عبادت اجتماعی بزرگ است و در پیشبرد اهداف انقلاب توحیدی و شکست و عقب نشینی دشمنان کافر و مستکبر این نظام الهی نقش فراوان دارد.

عبادت اجتماعی به لحاظ تاثیری که در حفظ و بقای اسلام دارد از نماز و روزه فردی واجب تر است وترک آن هم گناه بزرگتری نسبت به گناهان فردی است . بله شرکت در راهپیمایی هایی که در آن با دشمن و شیطان بزرگ آمریکا و مستکبران مبارزه می شود واجب است به خاطر اینکه اگراین کار انجام نشود، شیطان و کافران بر ما غلبه پیدا می کنند و دین و اسلام و ایمان را از بین می برند. امام حسین ع برای همین قیام کرد و مبارزه کرد تا اسلام وحداپرستی بماند و از بین نرود. تظاهرات مردم در بیست و دوم بهمن از نظر ماهیتی همان ماهیت قیام امام حسین ع را دارد و هدفش واحد است. ارزش این تظاهرات به قدری زیاد است که نمی توان آن را به راحتی درک و توصیف نمود. موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:2 صبح

توحید و عبادت جامعه:
یک نوع عبادت هم هست که عبادت جامعه است. عبادت جامعه با عبادت اجتماعی فرق دارد. یک وقت هست که یک جامعه تصمیم می گیرد که حکومت و نظام توحیدی تشکیل بدهد و با شرک و کفر در ابعاد جهانی آن مبارزه کند. جامعه توحیدی یعنی جامعه ای که نظام و ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی اش بر اساس خداپرستی و عبادت خدا و مبارزه با شرک و کفر سازمان دهی شده است.
نمونه چنین عبادتی در قیام مردم ایران در قالب انقلاب اسلامی ظهور پیدا کرده است. انقلاب اسلامی زمینه ساز عبادت جامعه  و تشکیل جامعه توحیدی در ایران گردیده است.
بعد از انقلاب توحیدی ایران، نظام توحیدی و جامعه توحیدی به صورت نسبی و درحد مقدورات در ایران شکل گرفت و مردم این کشور به صورت جمعی وارد یک عبادت گسترده اجتماعی شدند و در این راه تا کنون که سی و هشت سال از انقلاب می گذرد، به مبارزه با مظاهر کفر و شرک در سطح جهان ادامه می دهند.
.این نوع عبادت خیلی مهم است و اگر مردم برای حفظ  آن تلاش و در مقابل دشمنان آن مقاومت کنند، درنهایت باعث رشد و توسعه انسانی جامعه و کمال ملت ایران خواهد شد.
خدای متعال هم وعده داده است تازمانی که مردم خدا را یاری کنند و از اسلام و انقلاب توحیدی حمایت نمایند، این مردم را یاری نماید و پیروزی نصیبشان شود. ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
همانگونه که فرد در اثر خداپرستی و مبارزه با شرک به کمال انسانیت می رسد، جامعه هم در اثر عبادت جمعی و مبارزه با شرک، به خدا نزدیک و استعدادهایش شکوفا می شود و به رشد و بالندگی نایل می گردد.
همانگونه که فرد به تزکیه نفس از شرک و آلودگی در درون خود نیازمند است، جامعه هم نیاز دارد که ساختارهای اجتماعی خود را از انواع آلودگی بزداید و ریشه آلودگی ها و مفاسد که همان کفر و شرک است را در درون خود بخشکاند و دامن خویش را از گناه و آلودگی پاک سازد تا رستگار شود. 
جامعه ای که عبادت نمی کند، یعنی ساختار و سیستم های مدیریتی آن بر اساس خداپرستی تدوین و اجرایی نمی شود، به انواع شرک و فساد فرهنگی و اقتصادی و سیاسی گرفتار می شود. انقلاب اسلامی برای این ایجاد شده است که این پاک سازی را در این کشور انجام دهد. انقلاب اسلامی نوعی تزکیه نفس در سطح کلان مدیریتی جامعه است.
البته در مورد ارزیابی موفقیت و کارآمدی نظام اسلامی نباید ادعای وصول کامل و موفقیت نهایی بکنیم ،زیرا این موفقیت و عبادت و حرکت قبل از ظهور حضرت حجت سلام الله علیه به صورت نسبی خواهد بود. موفقیت نهایی در تشکیل حکومت و جامعه توحیدی انشاالله در عصر ظهور و به دست با کفایت حضرت مهدی عج اتفاق می افتد.
اکنون این سوال مطرح می شود که اگر نظام ما توحیدی است، فسادی که هم اکنون در کشور ما بعد از انقلاب وجود دارد چگونه توجیه می شود؟ ایا ممکن است خداپرستی منشا فساد باشد. به طور قطع می دانیم که مفاسدی که اکنون در جامعه وجود دارد، ناشی از انقلاب اسلامی و جهت توحیدی آن نیست.
قرآن کریم تاکید فراوان دارد که منشا هر فسادی کفر و شرک است، بنابراین ما به طور اصولی می دانیم که منشا فساد در ایمان مردم و نظام توحیدی نیست. خود ما هم در عالم واقعیت به خوبی با آثار منفی شرک و کفر آشنا هستیم، ولی برخی می خواهند به صورت ضمنی به مردم تلقین کنند که فسادهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی موجود، ریشه در ساختار نظام اسلامی دارد، در حالی که با کمی دقت به راحتی آشکار می شود که ریشه هر نوع فسادی، در دنیاپرستی و پول پرستی و هواپرستی برخی مسئولان نفوذی در ساختارهای نظام اسلامی است.
نفوذی ها کشور را تخریب و مردم را ناامید و منابع را غارت می کنند. رهبر انقلاب نسبت به نفوذی ها خیلی هشدار می دهد. برخی می خواهند به مردم القاء کنند که این خرابی ها و مفاسد به خاطر این است که ما انقلاب کرده ایم. ناشی از نوع مدیریت رهبری نظام اسلامی است و می خواهند مردم را نسبت به انقلاب بدبین و از کار خود پشیمان سازند.
این القائات از شیطان های داخلی و خارجی است. هرگز توحید و نظام توحیدی و و رهبری آن نمی تواند منشا فساد و تباهی اجتماعی باشد. سرمنشا فساد کسانی هستند که به توحید و انقلاب توحیدی و جامعه توحیدی و مبارزه با کافران و مشرکان اعتقادی ندارند. کسانی که در اثر ترسی که از ضعف ایمان آنان ناشی  می شود، راهکار نجات کشور را سازش با نظام های استکباری و طاغوتی می دانند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:1 صبح


غفلت از هدف زندگی:
 
انسان در این دنیا به دلیل جهل و ناآگاهی از حقایق زندگی، دچار غفلت های فراوانی است، اما همه این غفلت ها ریشه در یک غفلت راهبردی دارد و آن غفلت از هدف زندگی انسان در این دنیا است.
 
حداقل پنج سوال اساسی در زندگی برای انسان مطرح است که پاسخ به آنها بسیار آگاه و بیدار کننده است، این سوالات و پاسخ به آنها در بحث غفلت زدایی مطرح خواهد شد. اما از میان این سوالات اساسی، سوال از هدف زندگی جایگاه خاصی دارد و بسیار راهگشا است.
 
انسان در ابتدا که هنوز وارد فضای علم و شناخت حقایق و پاسخ به سوالات اساسی زندگی نشده است، حداقل وجود زندگی و خودش را اجمالا درک می کند و می داند که او هست و دارد در این دنیا زندگی می کند.
 
در این فضای علم اجمالی، یک سوال برای انسان مطرح می شود: من در این دنیا چه می کنم؟ هدف زندگی من در این دنیا چیست؟
 
این سوال نقطه آغاز حرکت تکاملی بشر و دروازه ورود به خودسازی و کمال انسانیت است.
 
بعد از اینکه این سوال مطرح شد، با کمی تفحص در اطراف خود درمی یابد که تمام موجودات و مخلوقات این عالم در حال رشد و تکامل هستند.
 
یک شیر ابتدا بچه است و روند تکامل خود را طی می کند تا کاملا استعداد های شیریت در آن ظاهر شود. پلنگ هم همین طور به تکامل می رسد. درخت هم همین طور به تکامل می رسد. یک درخت سیب، ابتدا نهال است و وقتی کاملا رشد کرد و میوه داد، درخت سیب می شود.
 
در کنار این توجه، حس کمال طلبی فطری او نیز کمک می کند تا هدف زندگی در این دنیا را کاملا بشناسد و بداند که  این هدف چیزی جز طی کردن روند تکاملی نیست.
پر واضح است که ما انسان هستیم و باید استعداد های انسانی ما شکوفا شود و به رشد و کمال انسانیت برسیم.
 
این سوال و پاسخ آن انسان را وارد فضای تحقیق در زمینه خودشناسی و علم و دانایی و بیداری می کند. در حالی که اگر این سوال برایش مطرح نشود و در فضای جهل و ناآگاهی بماند تلاشی برای خودشناسی و خودسازی نخواهد کرد.
 
انسان در اثر خودفراموشی، راه کمال و سعادت خود را فراموش کرده، از تمام عوامل رشد انسانی و کمال آور غافل خواهد شد و در نتیجه این غفلت و سرگرم شدن به زندگی عادی مادی و بشری از جرگه انسانیت خارج و به هلاکت خواهد رسید.
 
علم، دین، عوامل فرهنگی، کتاب، مطالعه، تحقیق و خودسازی همه برای رشد انسانیت ما است و کسی که غافل است عملا نمی تواند از این عوامل و امکانات معنوی، در جهت رسیدن به کمال و قرب الهی استفاده کند.
 
انسان غافل سفر آخرت را نیز از یاد می برد و در حالی عمرش به پایان می رسد که خود را برای زندگی پس از مرگ و لقای الهی، آماده نساخته است و زاد و توشه سفر آخرت خود را فراهم ننموده است.
فراموشی یاد خود و یاد خدا و یاد مرگ و قیامت، به کلی انسان را از مسیرانسانیت و کمال و سعادت خارج می کند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 9:0 صبح


نشانه های وجود غفلت در انسان:
1.  صرف کردن عمر به بیهودگی:
یکی از نشانه‌های غفلت آن است که انسان عمر خود را در اموری صرف کند که نه سودی برای دنیا دارد نه آخرت. امیرمؤمنان (علیه السلام) در این زمینه می‌فرمایند: کفی بالرجل غفلة ان یضیع عمره فی ما لاینجیه.
برای غفلت انسان، همین بس که عمر خود را در چیزی که مایه نجات او نیست، ضایع کند .عمر سرمایه انسان برای رسیدن به کمال و سعادت است و انسان بیدار هرگز حاضر نمی شود حتی لحظه ای از عمر خود را به بیهودگی صرف کند. (آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج4، ص585)
 
2.  همنشینی با فاسدان و مفسدان:
همنشینی با فاسدان و مفسدان و دوری از مجالس اهل عبادت و خداپرستان نیز در کلمات معصومین از نشانه های غافلان شمرده شده است. امام حسن مجتبی (علیه السلام) می‌فرماید: الغفلة ترکک المسجد و طاعتک المفسد. غفلت آن است که مسجد را ترک کنی و از مفسد اطاعت نمایی. (همان)
انسان بیدار و خداپرست هرگز با چنین آدم هایی دمخور و همنشین نمی شود مگر اینکه قصد هدایت داشته باشد.
 
3.  توجّه افراطی به مظاهر زندگی مادی:
بعضی از مردم خیلی به مظاهر مادی زندگی اهمیت می دهند و بیش از حد به تجملات مادی مشغول می شوند، این نوع زندگی باعث می شود که از مسیر کمال و یاد خدا غافل شوند.
قرآن کریم می‌فرماید:  یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّه؛ (منافقون/9)
ای اهل ایمان! مبادا مال و فرزندان تان شما را از یاد خدا غافل کند. کلمه "تلهی "از مصدر "الها"  گرفته شده، و این کلمه به معنای مشغول و سرگرم شدن به کاری و غفلت از کاری دیگر است.
منظور از الهاء اموال و اولاد از ذکر خدا این است که اشتغال به مال و اولاد، انسان را از یاد خدا غافل کند، چون خاصیت زینت حیات دنیا همین است که آدمی را از توجه به خدای تعالی باز می‌دارد) .طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج19، ص490)


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 8:59 صبح

غفلت عامل اصلی گمراهی بشر:
هیچ عاملی به اندازه غفلت به انسانیت انسان آسیب نمی زند. غفلت گاهی کل عمر انسان را از بین می‌برد و آدمی را هلاک می کند. آدم غافل یک وقت می‌بینی 80 سال خودش را از دست داده و هیچ بهره ای از عمر خود نبرده است.
دنیا محلی برای کسب کمال و آمادگی و تهیه زاد و توشه برای آخرت است، کسی که 80 سال وقت دارد، ولی خود را برای زندگی پس از مرگ آماده نمی کند، غافل است.
 
جوانی فرصت خودسازی است که آن را با غفلت از دست می دهیم. خداوند به ما عمر محدودی داده تا در آن خود را برای فردای زندگی بسازیم ولی افسوس که در غفلت سپری می شود.

غفلت همچون پرده ای می ماند که بر فکر و دل انسان می افتد و آدمی را از دیدن حقایق سرنوشت ساز زندگی محروم می سازد.
قرآن کریم، در این باره می فرماید: برخی انسان ها دل دارند، ولی فهم عمیق و ژرف نگر ندارند، چشم دارند، ولی بصیرت ندارند، گوش دارند، ولی با آن نمی شنوند!
 
در ادامه ی آیه می فرماید: أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ اینها مثل حیوانات هستند، بلکه از حیوانات نیز پست ترند، اینها همان کسانی هستند که غافلند! (اعراف، 179(
 
یعنی دل دارد، به هوش نیست. مخ دارد، فکر نمی‌کند. زبان دارد، حق را نمی‌گوید. پا دارد، جای خوب نمی‌رود. چشم دارد، مطالعه نمی‌کند. شب‌های طولانی زمستانی را دارد، اما نه سر شب مطالعه می‌کند و نه آخر شب نماز شب می‌خواند. کتاب هست، مطالعه نمی‌کند. استاد هست، با او تماس نمی‌گیرد. چشم دارد، حق با نمی بیند. گوش دارد، حق نمی‌شنود. بعد فرمود: این‌ها چهار پا هستند و بلکه از حیوان بدتراند.
 
غفلت مهمترین عاملی است که آدمی را از کمال باز می دارد، غافل آن چنان حواس خود را صرف امور دون پایه می کند که از امور حقیقی ومطلوب باز می ماند.
 
غافل، مانند شخصی می ماند که خواب است، در حالی که خانه اش در میان شعله های آتش می سوزد.
حضرت علی(ع) می فرمایند: اهل دنیا مانند کاروانی هستند که آنها را می برند، در حالیکه خواب اند و زمانی چشم باز می کنند که عمر به سر آمده و دیر شده و از جوهره انسانیت بی بهره مانده اند. 
 
رسول اکرم (ص) می فرماید:غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا، پند نپذیرد.
 
در روایت داریم: إِنَّ الْغَفْلَةَ مُصْطَادُ الشَّیطَانِ وَ رَأْسُ کُلِّ بَلِیةٍ وَ رَأْسُ کُلِّ حِجَابٍ. انسان وقتی غافل شد، شیطان او را شکار می کند. وَ رَأْسُ کُلِّ بَلِیةٍ. همه بلاها وقتی به سراغ انسان می‌اید که غافل می شود. وَ رَأْسُ کُلِّ حِجَابٍ. بدترین حجابی است که انسان را از دیدن حقیقت باز می دارد. (مصباح‏الشریعة، ص‏99)

پس غفلت در حقیقت گناه مادر و سرمنشأ تمام گناهان و گمراهی های انسان است.


 
<      1   2   3   4   5   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید